تعریف منبع کنترل
جولیان بی راتر مفهوم منبع کنترل را در سال 1954 ارایه نمود. راتر در سال 1966 برای اندازهگیری منبع کنترل، مقیاس انتخاب اجباری 13 آیتمی ایجاد کرد. راتر به عنوان یک روانشناس اظهار داشت که رفتار ما از طریق پاداش و مجازات کنترل میشود و این عواقب اعمال ما است که باورهای ما را درباره دلایل اصلی این اقدامات تعیین میکند. باورهای ما در مورد آنچه باعث اقدامات ما میشود، بر رفتارها و نگرشهای ما تأثیر میگذارد.
راتر در سال 1966 مقیاسی را ارائه نمود که برای اندازهگیری و ارزیابی منبع کنترل بیرونی و درونی طراحی شده بود. این مقیاس از انتخاب اجباری بین دو گزینه استفاده میکند و پاسخدهندگان را ملزم میکند فقط یکی از دو گزینه را برای هر مورد انتخاب کنند. در حالی که این مقیاس به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است اما انتقادات زیادی از سوی کسانی شده است که معتقدند منبع کنترل را نمیتوان با چنین مقیاس سادهای کاملاً درک یا اندازهگیری کرد.
وقتی مشکلی پیش میآید، طبیعی است که عامل اصلی بدبختی خود را سرزنش کنید. در مواردی که یک فرد مقصر را سرزنش میکنید، در بسیاری از موارد میتواند به یک سازه روانشناختی معروف به منبع کنترل مرتبط باشد. منبع کنترل بهزعم فیلیپ زیمباردو باوری است در مورد اینکه آیا پیامدهای اقدامات ما به آنچه انجام میدهیم (جهتگیری کنترل درونی) یا به وقایع خارج از کنترل شخصی ما (جهتگیری کنترل بیرونی) بستگی دارد.
منبع کنترل به درجهای که فرد نسبت به زندگی خود احساس اختیار میکند، اشاره دارد. کسی که دارای یک منبع کنترل درونی باشد، باور دارد که اتفاقاتی که برای آنها رخ میدهد بسیار تحت تأثیر تواناییها، اقدامات یا اشتباهات خودش است. فردی که دارای یک منبع کنترل بیرونی است، تمایل دارد احساس کند که سایر نیروها (نظیر شانس، عوامل محیطی یا اقدامات دیگران) مسئول وقایع زندگی وی هستند.
بسیاری از افراد باور دارند که منبع کنترل چیزی است که شما با آن متولد میشوید یعنی بخشی ذاتی از شخصیت شما. با این حال شواهد نشان میدهد که والدین میتوانند نقش عمدهای در چگونگی ایجاد منبع کنترل در فرزندشان داشته باشند. تشویق به استقلال کودک و آموزش دادن او برای مرتبط کردن اقدامات با پیامدهای آنها میتواند باعث ایجاد یک منبع کنترل درونی بهتر شود.
اکثر افراد منبع کنترل درونی یا بیرونی دارند. کسانی که دارای یک منبع کنترل درونی هستند باور دارند که اعمال آنها مهم است و آنها نویسندگان سرنوشت خود هستند. کسانی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند نتایج را به شرایط یا شانس نسبت میدهند.
انواع منبع کنترل
1- منبع کنترل درونی
هنگامی که شخصی باور دارد که قادر است طوری عمل کند که احتمال پیامدهای خوب را به حداکثر و پیامدهای بد را نیز به حداقل برساند، گفته میشود که وی دارای یک منبع کنترل درونی است. افرادی با منبع کنترل درونی:
- به احتمال زیاد مسئولیت اقدامات خود را به عهده میگیرند.
- تمایل دارند که کمتر تحت تأثیر نظرات دیگران قرار بگیرند.
- معمولاً وقتی به آنها اجازه داده میشود با سبک خودشان کار کنند، در انجام وظایف بهتر عمل میکنند.
- معمولاً احساس خودکارآمدی شدیدی دارند.
- تمایل دارند که برای رسیدن به چیزهایی که میخواهند سخت کار کنند.
- در مقابل چالشها دارای احساس اعتمادبهنفس هستند.
- تمایل به سلامت جسمی دارند.
- شادتر بودن و استقلال بیشتر را ترجیح میدهند.
- برای احساسات دیگران احترام قائل هستند؛
- احساس آرامش دارند؛
- احساس توانمندی میکنند؛
- خوشبینانه تفکر میکنند؛
- با صداقت رفتار میکنند؛
- با فراز و نشیبهای زندگی مشکلی ندارند؛
- سریع به حالت اولیه برمیگردند؛
- راهحلهای ممکن را کاوش میکنند.
- بر این باورند آنچه برایشان اتفاق میافتد تا حد زیادی نتیجه تلاشها و انتخابهایشان است.
- همیشه میتوانند پاسخ خود را انتخاب کنند.
- میتوانند افکار و احساسات خود را انتخاب کنند.
- خودشان را مسئول خوشبختیشان میدانند.
- انتخاب میکنند که چه کسی هستند و چه کاری انجام میدهند.
- غالباً در محیط کار موفقیت بیشتری کسب میکنند.
2- منبع کنترل بیرونی
گفته میشود کسانی که همیشه در انتظار خوششانسی، سرنوشت و نیروی غیرقابلکنترل و غیرمترقبه بیرونی هستند، همیشه احساس درماندگی میکنند و هرگز دوست ندارند مسئولیت پیامدهای بد و عملکردهای ناگوار زندگیشان را به عهده بگیرند، منبع کنترل بیرونی دارند. افرادی با منبع کنترل بیرونی:
- نیروهای بیرونی را مقصر شرایط خود میدانند.
- اغلب وجود شانس را برای هر موفقیتی مهم میدانند.
- باور ندارند که میتوانند با تلاش خود وضعیتشان را تغییر دهند.
- در برابر شرایط دشوار غالباً احساس ناامیدی یا ناتوانی میکنند.
- احساس قربانی شدن میکنند.
- احساس رنجش میکنند.
- احساس ناتوانی میکنند.
- دیگران را سرزنش میکنند.
- بدبینانه تفکر میکنند.
- به دنبال تأیید دیگران هستند و خوشبختیشان به تأیید و ادراکات دیگران بستگی دارد.
- انتظار نجات توسط دیگران را دارند.
- بلاتکلیف هستند.
- بر این باورند که افکار، انتخابها و رفتارهایشان تأثیری در زندگی آنها ندارد.
- بیشتر مستعد درماندگی آموخته شده هستند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.