سیر تکاملی تعاریف تفکر انتقادی

257 بازدید
دکتر جواد فقیهی‌پور

سیر تکاملی تعاریف تفکر انتقادی

1- نخستین تعریف؛ تفکر تأملی

نخستین تعریف از تفکر انتقادی تعریفی است که جان دیویی عرضه کرده است. دیویی مفهومی تحت عنوان تفکر تأملی مطرح می‌کند که از دید صاحب‌نظران، بسیار به تفکر انتقادی نزدیک است و بالاتر از این، آغازگر و پایه‌گذار چیزی است که امروزه سنت تفکر انتقادی نامیده می‌شود. وی تفکر تأملی ‌را چنین تعریف می‌کند: «بررسی فعالانه، مداوم و دقیق یک باور یا شکل مفروضی از معرفت، با توجه به مبانی که پشتوانه آن هستند و نتایجی که در پی دارد».

نخستین ویژگی که دیویی برای تفکر تأملی برمی‌شمارد فعالانه بودن آن است در تفکر تأملی، شخص اندیشنده صرفاً پذیرنده و دریافت‌کننده داده‌ها نیست، بلکه درباره آن‌ها کاری انجام می‌دهد. این کار می‌تواند تلاش برای فهم واضح‌تر داده‌ها، تشخیص استدلال در آن‌ها، تردید افکنی در آن‌ها، تعلیق احکامی که در داده‌ها نهفته است و باشد. دومین ویژگی که دیویی برای تفکر تأملی برمی‌شمارد، مداوم (مجدانه) بودن آن است. مؤلفه مداوم بودن بسیار نزدیک است به مفهومی به نام پشتکار فکری([1]) که در نظریه ریچارد پاول([2]) بر آن تأکید می‌شود.

[1] Intellectual Perseverence

[2] Paul

2- گلیزر؛ مفهومی گسترده از تفکر انتقادی

32 سال پس از آنکه دیویی تفکر تأملی را تعریف کرد، ادوارد گلیزر در کتابش با عنوان «آزمایشی در زمینه شکل‌گیری تفکر انتقادی» برای نخستین بار تفکر انتقادی را با همین عنوان تعریف کرد: توانایی تفکر انتقادی آن‌گونه که در این کتاب فهمیده شده است، شامل سه چیز می‌شود: 1) این نگرش که آماده باشیم مسائل و موضوعاتی را که در دامنه تجربه ما قرار می‌گیرند به نحو جدی و عمیق بررسی کنیم؛ 2) به روش‌های استدلال و تحقیق منطقی شناخت داشته باشیم؛ 3) در به کار بستن آن روش‌ها مهارت داشته باشیم. در تعریف گلیزر، به هر سه مؤلفه‌ای که در سال‌های بعد مورد توجه صاحب‌نظران تفکر انتقادی بوده است اشاره شده است: نگرش، دانش (شناخت) و مهارت.

3- ریچارد پاول؛ فراگیرترین تعریف

ریچارد پاول را شاید بتوان مشهورترین چهره در میان پیشگامان جنبش تفکر انتقادی در حال حاضر دانست وی کتاب‌ها و مقالات فراوانی در زمینه تفکر انتقادی و ارتباط آن با موضوعات دیگر تألیف کرده است و شاید بتوان وی را پر تألیف‌ترین نویسنده (یا دست‌کم یکی از پر تألیف‌ترین نویسنده‌ها) در این حوزه دانست. پاول تفکر انتقادی را به شیوه‌های گوناگون تعریف کرده است البته در جایی سعی کرده این گوناگونی تعریف‌ها را به نحوی توجیه کند: «تفکر انتقادی را به شیوه‌های گوناگون می‌توان تعریف کرد و این تعریف‌های گوناگون با یکدیگر سازگارند؛ بنابراین نباید بر یک تعریف واحد بیش از اندازه تأکید و اصرار کنیم. تعریف‌ها در بهترین حالت، داربست‌هایی برای ذهن هستند». ریچارد پاول پس از بیان این توضیح، داربستی را که در ذهن خودش هست را چنین بیان می‌کند: «تفکر انتقادی اندیشیدن شخص درباره اندیشیدن خودش است با این هدف که اندیشیدن خودش را ارتقا بخشد» و ادامه می‌دهد: «دو مطلب در این میان مهم هستند: اولاً تفکر انتقادی فقط اندیشیدن نیست، بلکه اندیشیدنی است که با خود-ارتقابخشی همراه است. ثانیاً در نتیجه این خود-ارتقابخشی، یک مهارت به وجود می‌آید: مهارت در بکار بردن سنجه‌هایی که شخص از طریق آن‌ها اندیشیدن خود را ارزیابی می‌کند. به بیان کوتاه، تفکر انتقادی خود-ارتقابخشی (در اندیشیدن) از طریق سنجه‌هاست، سنجه‌هایی که اندیشیدن را ارزیابی می‌کنند». تعریف دیگری که بیشتر از تعریف قبلی از پاول ‌نقل می‌شود و شاید بتوان آن را تعریف رسمی‌تر پاول ‌از تفکر انتقادی دانست: «تفکر انتقادی آن سبک اندیشیدن درباره هر موضوع، محتوا، یا مسئله است که در آن فرد اندیشنده با زمامداری ماهرانه ساختارهایی که جزء ذاتی اندیشیدن هستند و وضع کردن استانداردهای فکری برای آن‌ها، کیفیت اندیشیدن خودش را ارتقا می‌دهد».

4- تعریف رابرت انیس

رابرت انیس نیز یکی از کسانی است که در زمینه‌های گوناگون مرتبط با تفکر انتقادی ‌کارهای زیادی انجام داده است، از مشارکت در بحث‌های نظری مرتبط با تفکر انتقادی تا موضوعات مرتبط با آموزش تفکر انتقادی تا مسائل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با تفکر انتقادی و نگارش کتاب معروف «تفکر انتقادی» که علاوه بر آنکه یک کتاب آموزشی است، نشان‌دهنده رویکرد او به تفکر انتقادی نیز هست. تعریف او از تفکر انتقادی بسیار مورد ارجاع قرار می‌گیرد. فیشر آن را تعریفی پرکاربرد دانسته است. انیس تفکر انتقادی را چنین تعریف می‌کند: «تفکر انتقادی، تفکر معقول و تأملی است که متمرکز است بر تصمیم‌گیری در این مورد که چه کاری را بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم».

5- الک فیشر؛ تفکر سنجشگرانه – خلاقانه

به عنوان آخرین تعریف، تعریف الک فیشر را بررسی می‌کنیم. وی تفکر انتقادی را چنین تعریف می‌کند: «تفکر انتقادی نوعی تفکر ارزشگذارانه است که هم سنجشگری و هم تفکر خلاقانه را شامل می‌شود و به طور خاص با کیفیت استدلالی که برای پشتوانگی یک باور یا عمل عرضه شده است سروکار دارد». فیشر همین‌جا تکلیف را با کسانی همچون ریچارد پاول مشخص کرده است، زیرا تفکر انتقادی را: 1) یک نوع تفکر می‌داند و نه یک طرز اندیشیدن؛ 2) آن را مختص مقام ارزشگذاری می‌داند.

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://www.faghihipour.ir/?p=13797
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
دکتر جواد فقیهی پور
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد سیر تکاملی تعاریف تفکر انتقادی

امکان ثبت نظر جدید بسته شده است.

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.