آنچه در این صفحه میخوانید:
- اهمیت برگزاری دوره آموزشی هوش هیجانی
- سرفصل دوره آموزشی هوش هیجانی
- منابع محتوایی دوره آموزشی هوش هیجانی
- نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی هوش هیجانی
- مدت زمان دوره آموزشی هوش هیجانی
- نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی هوش هیجانی
- دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت هوش هیجانی
- نیازسنجی آموزشی دوره هوش هیجانی
- رزومه استاد دوره؛ دکتر جواد فقیهیپور
اهمیت برگزاری دوره آموزشی هوش هیجانی
مقدمه
بسیاری از ما از ضریب هوشی([1]) آگاهی داریم که برای اندازهگیری هوش فکری طراحی شده است. ضریب هوشی بالا بیانگر تواناییهای شناختی بهتر یا توانایی یادگیری و فهم بیشتر است. افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند به احتمال زیاد از نظر تحصیلی موفقتر هستند؛ بنابراین یک فرضیه منطقی این است که افرادی که ضریب هوشی بالاتری دارند در کار و زندگی موفقتر خواهند بود. البته این فرضیه تاکنون ثابت نشده است. به عبارتی، موفقیت فراتر از زرنگ بودن است.
[1] Intelligence Quotient – IQ
تاریخچه هوش هیجانی
ادوارد ثراندیک([1]) در دهه 1930، هوش هیجانی را به عنوان هوش اجتماعی([2]) یا توانایی معاشرت تعریف کرد. به دنبال آن دیوید وکسلر([3]) در سال 1940 گفت که افراد با هوش هیجانی بالا به احتمال زیاد در زندگی موفق میشوند. در دهه 1950، آبراهام مازلو([4]) مفهوم روانشناسی انسانگرا([5]) را که بیشتر به ایجاد قدرت هیجانی متمرکز بود، کشف کرد. در اواسط دهه 1970، هوارد گاردنر([6]) ایده چندین هوش را مطرح کرد و گفت که هوش فراتر از یک توانایی واحد است. با این حال، اصطلاح هوش هیجانی اولین بار توسط وین پین([7]) در تز دکتری استفاده شد. بعداً، روانشناسانی نظیر پیتر سالووی و جان مایر([8]) مقالهای در مورد هوش هیجانی منتشر کردند. آنها سرانجام موضوع را روشن کردند و آن را به عنوان «توانایی نظارت بر احساسات و هیجانات خود و دیگران، ایجاد تفکیک در بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اعمال خود» توضیح دادند. اصطلاح هوش هیجانی پس از کتاب دنیل گلمن([9]) در سال 1995 با عنوان «هوش هیجانی؛ چرا میتواند مهمتر از IQ باشد» محبوب شد.
[1] Edward Thorndike
[2] Social Intelligence
[3] David Wechsler
[4] Abraham Maslow
[5] Humanistic Psychology
[6] Howard Gardner
[7] Wayne Payne
[8] Peter Salovey and John Mayer
[9] Daniel Goleman
تعریف هوش هیجانی
هوش هیجانی عبارتست از اندازهگیری تواناییهای یک فرد در شناخت و مدیریت هیجانات خود و دیگران.
ارتباط ضریب هوشی و هوش هیجانی
بین نمرات ضریب هوشی (IQ) و هوش هیجانی (EI) ارتباط معناداری وجود ندارد؛ به عبارت دیگر، استعداد تحصیلی (IQ) ارتباطی با نحوه فهم و برخورد افراد با هیجانات خود و دیگران (EI) ندارد. این مطلب کاملاً منطقی است؛ چرا که همه ما، افراد بسیار باهوشی را دیدهایم که هیچ خبرگی در نحوه برخورد با دیگران نداشتهاند و بالعکس. برخی از افراد، ضریب هوشی بالا و هوش هیجانی پایینی دارند و بالعکس، در حالی که بعضی از افراد در هر دو، نمره بالایی و برخی دیگر نیز نمره پایینی دارند.
اهمیت هوش هیجانی
همانطور که میدانیم، این باهوشترین افراد نیستند که موفقترین یا کاملترین افراد در زندگی هستند. شما احتمالاً افرادی را میشناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی، ناتوان و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند. به عبارتی توانایی ذهنی یا ضریب هوشی شما (IQ) به تنهایی برای دستیابی به موفقیت در زندگی کافی نیست.
بله ضریب هوشی (IQ) شما میتواند به شما کمک کند که وارد دانشگاه شوید، اما این ضریب هوش هیجانی (EQ) شما است که کمک میکند استرس و هیجانات خود را هنگام مواجهه با امتحانات نهایی مدیریت کنید. وقتی نوبت به خوشبختی و موفقیت در زندگی میرسد، هوش هیجانی به اندازه ضریب هوشی اهمیت دارد. بیاموزید که چگونه میتوانید هوش هیجانی خود را تقویت کنید، روابط قدرتمندتری بسازید و به اهداف خود برسید.
مزایای هوش هیجانی
1- خود مدیریتی
افرادی که خود را فهم یا مدیریت نمیکنند، هرگز قادر به مدیریت دیگران نیستند. دلیل اصلی اهمیت هوش هیجانی این است که هنر خود مدیریتی([1]) را به شما میآموزد. شما از نقاط قوت، ضعف، احساسات، هیجانات و حتی نقاط محرک خود آگاه هستید. این خودآگاهی به شما کمک میکند تا فیلتر ایجاد کنید و تکانشی عمل نکنید. در حالی که دیگران تن به تحریکات ناشی از بقیه افراد میدهند و تلافی میکنند، شما خودتنظیمی را تمرین میکنید و چیزی را که میتواند به دیگران آسیب برساند (حتی در هنگام عصبانیت) بیان نمیکنید. خبر خوب این است که شما میتوانید هوش هیجانی را به مرور یاد بگیرید و مهارتهای خودتنظیمیتان را توسعه دهید.
2- مدیریت روابط
از بین تمام مزایای هوش هیجانی، مدیریت روابط([2]) همیشه در خط مقدم بوده است. افراد دارای هوش هیجانی بالا، نه تنها میدانند که در همه موقعیتها به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند، بلکه میدانند چگونه نظر خود را بیان کنند. این امر نه تنها به آنها کمک میکند روابط سالم ایجاد کنند بلکه بتوانند دیگران را به روشی مؤثر ترغیب کنند. آنها همچنین به صداقت و شفافیت اهمیت میدهند.
3- عملکرد کاری
سازمانی که اعضای تیم آن به هوش هیجانی بیشتری مجهز هستند، میتواند با افزایش بهرهوری کار کند. این امر بدین دلیل است که هوش هیجانی اعضای تیم، شما را قادر به فهم هیجانات مشتری میکند و از آنها برای ایجاد یک واکنش همدلانه استفاده میگردد. علاوه بر این، آنها در رهبری، کار تیمی، مشارکت و همسویی با چشمانداز سازمانی عالی هستند. هوش هیجانی همچنین به آنها امکان میدهد روابط خود را با کارکنان، مشتریان، رقبا شناسایی کنند و تلاش خود را تغییر جهت دهند. هوش هیجانی برای بهبود عملکرد شغلی در محیط کار مهم است.
در واقع هوش هیجانی میتواند به شما کمک کند تا پیچیدگیهای اجتماعی محل کار را مدیریت کنید، دیگران را رهبری کنید و به آنها انگیزه دهید و در کار راهه خود عالی باشید. در بسیاری از شرکتها، وقتی نوبت به ارزیابی داوطلبان شغلی میرسد، هوش هیجانی را به اندازه توانایی فنی مهم ارزیابی میکنند و قبل از استخدام از آزمون هوش هیجانی استفاده میکنند.
4- سلامت جسمی
همه ما در زندگیمان با استرس مقابله میکنیم اما افرادی که میتوانند هیجانات خود را مدیریت کنند، راه خود را برای برونرفت از این دوران تاریک پیدا میکنند؛ اما کسانی که این کار را انجام نمیدهند، غرق میشوند و منجر به بروز مشکلات سلامتی جدی نظیر افزایش فشار خون، پیری زودرس، تضعیف سیستم ایمنی بدن و… میشوند. مهارتهای مرتبط با هوش هیجانی میتواند به شما کمک کند تا با همه هیجانات منفی و موقعیتهای آزمایشی کنار بیایید و نتیجه مثبت بگیرید. همچنین هوش هیجانی بالا منجر به رضایت و نشاط بیشتر در زندگی شغلی و شخصی میشود که در نهایت منجر به کاهش استرس و بهزیستی جسمی میشود.
در واقع اگر قادر به کنترل هیجانات خود نیستید، احتمالاً استرس خود را نیز کنترل نمیکنید. این امر میتواند منجر به مسائل جدی در سلامتی شما شود. استرس کنترل نشده، فشارخون را افزایش میدهد؛ سیستم ایمنی را محدود میکند؛ خطر حملات قلبی و مغزی را افزایش میدهد؛ به ناباروری کمک میکند و روند پیری را تسریع میکند. اولین قدم برای بهبود هوش هیجانی، یادگیری نحوه کنترل استرس است.
5- سلامت روان
درباره اهمیت هیجانات در بدن انسان بسیار کم صحبت میشود. حتی اگر هیجانات کنترل نشود میتواند منجر به مسائل زیادی از نظر روانشناختی و جسمی شود. سطح بالای استرس شما را در برابر مسائل روانی نظیر اضطراب، افسردگی، اختلال خلقی([3]) و… آسیبپذیر میکند. به علاوه، وقتی برای فهم هیجانات خود تلاش میکنید، دچار احساس انزوا و تنهایی خواهید شد. با این حال، هنگامی که از ابزار ذهنی هوش هیجانی رمزگشایی میکنید، اجازه نمیدهید هیجاناتتان بر شما غلبه کنند. در عوض، شما خلبان افکار خود هستید و اطمینان بیشتری میدهید که با خودتان راحت هستید. افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردار هستند در فهم حالت روانشناختی خود بهتر عمل میکنند که میتواند شامل کنترل مؤثر استرس باشد و آنها کمتر دچار افسردگی شوند.
در واقع هیجانات و استرس کنترل نشده همچنین میتواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شما را در برابر اضطراب و افسردگی آسیبپذیر کند. اگر قادر به فهم و مدیریت هیجانات خود نیستید، برای ایجاد روابط قدرتمند نیز دچار مشکل خواهید شد. این امر به نوبه خود میتواند احساس تنهایی و انزوا را در شما ایجاد کند و هرگونه مشکلات روانی را برایتان تشدید کند.
6- روابط
تعجبی ندارد که افراد با هوش هیجانی بالا روابط بهتری خواهند داشت. آنها نه تنها هیجانات دیگران را فهم میکنند بلکه هیجانات خود را نیز کنترل میکنند. به علاوه همه ما میدانیم که چگونه مهارتهای ارتباطی کلید یک رابطه سالم است، صرفنظر از نوع پیوندی که شما به اشتراک میگذارید نظیر عاشقانه، دوستان، خانواده یا حتی یک همکار.
شخصی که برای تسهیل افکار خود آموزش دیده است، میداند چگونه، چه زمانی و درباره چه چیزی صحبت کند. آنها همچنین از مهارتهای فهم بالاتری برخوردار هستند زیرا میدانند چرا انسانی به طریقی خاص واکنش نشان میدهد و سعی میکند به جای واکنش سریع، ابتدا آن را تحلیل کند.
در واقع با درک احساسات خود و نحوه کنترل آنها، بهتر میتوانید احساس خود را بیان کرده و احساس دیگران را درک کنید. این به شما این امکان را میدهد که به طور مؤثرتری ارتباط برقرار کنید و روابط قدرتمندی را هم در محل کار و هم در زندگی شخصی خود بسازید.
7- ارتباط
مهارتهای ارتباطی و بین شخصی عالی، بیشترین توانایی موردنیاز یک فرد با هوش هیجانی بالا است. آنها قبل از صحبت کردن، هنر تفکر کردن را میدانند و آن را به وضوح تمرین میکنند. جدا از این، آنها همچنین میدانند که چگونه در مکالماتشان با دیگران همدلی کنند و با آنها ارتباط برقرار کنند. این امر بیشتر به آنها کمک میکند تا اعتماد ایجاد کرده و روابط محکمتری ایجاد کنند. از طرف دیگر، افراد با سطح پایینی از هوش هیجانی در شرایط استرسزا واکنش دفاعی نشان میدهند که منجر به تعارض و شکاف میشود. هوش هیجانی همچنین به آنها این امکان را میدهد که نشانههای غیرکلامی را تفسیر کنند و همچنین نشانههای کلامی را بهتر از سایرین تجزیهوتحلیل کنند. آنها از بروز هرگونه سوءتفاهم یا مشاجره در روابط جلوگیری میکنند. افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، شکلگیری و حفظ روابط بین شخصی و سازگاری با موقعیتهای گروهی را آسانتر انجام میدهند.
8- هوش اجتماعی
اگرچه هوش هیجانی و هوش اجتماعی مبتنی بر مفاهیم مختلفی هستند، لیکن هوش هیجانی میتواند به شما در توسعه مهارتهای اجتماعی کمک کند. وقتی اولویتها را تعیین میکنید، سلسلهمراتب اهداف شما مشخص میشود و به عنوان یک موجود اجتماعی، استراتژی هدف خود را به گونهای طراحی میکنید که به نفع همه باشد. همچنین به شما کمک میکند دوستان خود را از غیر دوستانتان تفکیک کنید، علاقه آنها به خودتان را ارزیابی کنید و همچنین هیجانات خود را برای رسیدن به یک هدف اجتماعی تنظیم کنید. از آنجا که هوش هیجانی میتواند مهارتهای ارتباطی شما را نیز ارتقا دهد، این امر به هوش اجتماعی شما میافزاید و باعث میشود احساس خوشبختی و محبوبیت کنید. در واقع هوش اجتماعی شما را قادر میسازد، دوست را از دشمن خود تشخیص دهید، میزان علاقه دیگران به خود را بسنجید، استرس را کاهش دهید، سیستم عصبی خود را از طریق ارتباط اجتماعی متعادل کنید و احساس محبوب بودن و خوشبختی کنید.
9- تصمیمگیری
هوش هیجانی باعث میشود شما نسبت به خود و سایرین، آگاهی بیشتری داشته باشید. با گذشت زمان، همچنین میتوانید نقاط محرک، پاسخها، واکنشها و دلیل آنها را فهم کنید. این قدرت به شما امکان میدهد ذهنیت باز داشته باشید، تمام گزینهها را بسنجید، جوانب مثبت و منفی موارد را بررسی کنید و سپس تصمیم بگیرید. این امر بدان معنا نیست که افراد با هوش هیجانی بالا، هیجانات را از تصمیمات حذف میکنند، آنها فقط اجازه نمیدهند هیجانات منفی نظیر اضطراب در فرایند کاریشان مداخله کند. این امر به آنها امکان میدهد که منصفانه باشند و کمتر تحت تأثیر دیگران قرار بگیرند.
10- تابآوری
در زندگی، تابآوری([4]) چیزی است که شما را به موفقیت میرساند. شکست بخشی از زندگی است اما اگر بگذارید بر شما چیره شود، به هیچ وجه نمیتوانید به جایی که میخواهید برسید. افراد با هوش هیجانی بالا، تابآوری بیشتری نسبت به دیگران دارند؛ یعنی وقتی آنها با شرایط سختی روبرو میشوند، میدانند که چگونه برخیزند و دوباره جنگ کنند. همچنین چندین تحقیق وجود دارد که ارتباط مستقیم تابآوری با هوش هیجانی را اثبات کرده است. انگیزه موفقیت گرایی در افراد با هوش هیجانی بالا نسبتاً بسیار زیاد است و بدون توجه به شرایط، احتمالاً آنها برای موفقیت تلاش میکنند.
[1] Self-Management
[2] Relationship Management
[3] Mood Disorder
[4] Resilience
رفرنس مطالب:
سرفصل دوره آموزشی هوش هیجانی
بخش 1: تعاریف و مفاهیم هوش هیجانی
- تاریخچه هوش هیجانی
- تعریف هوش هیجانی
- ارتباط ضریب هوشی و هوش هیجانی
- اهمیت هوش هیجانی
- مزایای هوش هیجانی
- مراحل یادگیری هوش هیجانی
بخش 2: عناصر و ابعاد هوش هیجانی
- عناصر هوش هیجانی: (الف- شایستگی یا مهارتهای شخصی؛ ب- شایستگیها یا مهارتهای اجتماعی یا بین شخصی)
- ابعاد هوش هیجانی
بخش 3: نشانههای هوش هیجانی
- نشانههای افرادی با هوش هیجانی بالا
- نشانههای افرادی با هوش هیجانی پایین
- تشخیص افرادی با هوش هیجانی بالا: (روش ۱: ارزیابی مهارتهای بین شخصی؛ روش 2: توجه به زبان بدن؛ روش 3: شناخت سایر ویژگیهای هوش هیجانی)
بخش 4: ارزیابی و اندازهگیری هوش هیجانی
- ارزیابی هوش هیجانی در داوطلبان شغلی
- اندازهگیری هوش هیجانی: (روش 1: استفاده از ابزارهای سنجش هوش هیجانی؛ روش 2: ارزیابی هوش هیجانی در یک مکالمه؛ روش 3: توسعه آگاهی هیجانی
بخش 5: بهبود هوش هیجانی
- بهبود هوش هیجانی در زندگی شخصی و کاری
بخش 6: تمرینات و فعالیتهای هوش هیجانی
- تمرینات هوش هیجانی
- تمرینات ذهن آگاهی در آموزش هوش هیجانی
- فعالیتهای هوش هیجانی
بخش هفتم: هوش هیجانی در عمل
- نمونههای هوش هیجانی
یادآور میشود سرفصلهای پیشنهادی فوق برای 24 ساعت آموزشی (یعنی 3 روز 8 ساعته) تدوین گردیده است و در صورتی که تعداد ساعات آموزشی کاهش یابد، مطالب مهمتر و به صورت فشرده تدریس میگردد.
منابع محتوایی دوره آموزشی هوش هیجانی
محتوای ارائه شده در دوره هوش هیجانی بر اساس کتاب زیر که توسط دکتر جواد فقیهیپور تألیف شده، ساختاربندی گردیده است:
نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی هوش هیجانی
نمونه اسلایدهای پاورپوینت ارائه شده توسط دکتر جواد فقیهیپور در دوره آموزشی هوش هیجانی:
مدت زمان دوره آموزشی هوش هیجانی
مدت زمان پیشنهادی برای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی بین 1 روز (8 ساعت) تا 3 روز (24 ساعت) میباشد. هر چند با توجه به محدودیتهای سازمانی چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ منابع مالی، میتوان این دوره آموزشی را در تعداد ساعات کمتر و به صورت فشردهتری نیز برگزار نمود.
نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی هوش هیجانی
در پایان دوره آموزشی در صورت تمایل گواهینامه پایان دوره به فراگیران اهدا میگردد که نمونهای از آن را در تصویر زیر مشاهده مینمایید.
دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت هوش هیجانی
نیازسنجی آموزشی دوره
در راستای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی و جهت هماهنگی بیشتر در خصوص کمیت و کیفیت محتوای دوره آموزشی با توجه به تعداد و سطح فراگیران و همچنین اهداف آموزشی شرکت یا سازمان خود، میتوانید قبل از برگزاری دوره طی یک جلسه تلفنی یا آنلاین با مدرس دوره (دکتر جواد فقیهیپور) تماس داشته باشید تا نیازسنجی دقیقی صورت گرفته و بدین ترتیب اثربخشی آموزشی در سطح بسیار بالاتری تحقق یابد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.