آنچه در این صفحه میخوانید:
- اهمیت برگزاری دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- سرفصل دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- منابع محتوایی دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- مدت زمان دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
- دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت مدیریت استعداد و جانشینپروری
- نیازسنجی آموزشی دوره مدیریت استعداد و جانشینپروری
- رزومه استاد دوره؛ دکتر جواد فقیهیپور
اهمیت برگزاری دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
مقدمه
امروزه منابع انسانی مهمترین مزیت رقابتی و سرمایه سازمانی است، به یک عامل مسلم، جهانشمول و عام بدل شده است؛ به همین دلیل، بر نقش ارزشمند افراد در سازمانها تأکید میشود و مدیریت مطلوب آنها بسیار مهم و حساس است. در وضعیت رقابتی موجود سازمانها و در محیطی که تغییرهای پیاپی و ضرورت نوآوریهای مستمر، مهمترین ویژگی آن است، تنها سازمانهایی موفق به کسب سرآمدی خواهند شد که نقش راهبردی منابع انسانی خود را درک کنند و افرادی توانمند، ماهر و دانشمحور در اختیار داشته باشند؛ بدین دلیل، به لزوم حرفهای بودن سیستم مدیریت منابع انسانی سازمان توجه شده و بر طراحی فرایند جامعی از مدیریت استعدادها تأکید میشود.
طبق رویکرد مبتنی بر منابع([1]) بارنی، سازمانها تنها از طریق ایجاد روشهایی که تقلید از آن برای سایر رقبا دردسرساز و مشکل باشد به مزیت رقابتی پایدار دست مییابند. منابع انسانی، امروزه به عنوان سرمایه سازمانها محسوب شده و به عینه مشخص شده است که انسانها، عامل اصلی بقای سازمانها در رقابت هستند. با پیچیده شدن محیط و تنوع فرهنگها و مشاغل در سازمانها، تدریجاً نقش منابع انسانی هم تغییر کرده است. سازمانهای امروزی به نیروهای خلاق، انعطافپذیر و پاسخگو نیاز دارند و از سوی دیگر شناسایی، جذب و نگهداری این نخبگان در سازمان بسیار مشکلتر از قبل شده است. سازمانهای پویا برای فعالیت در این دنیای رقابتی در تلاش برای ایجاد فرصتهایی برای جذب این استعدادها هستند و سازمانهایی که نتوانند مدیریت منابع انسانی خود را با هنجارهای امروزی منطبق کنند، محکوم به فنا خواهند بود.
[1] Resource-Based View – RBV
انواع منابع در مدیریت منابع انسانی
به طور عمومی در ادبیات رایج در مدیریت منابع انسانی طبقهبندی زیر در مورد این منابع رعایت میشود:
1- آموزشیافته([1]): این افراد از سیستم آموزش رسمی و عمومی دانشآموخته و آماده ورود به دانشگاه و یا بازار کار هستند. سطح هوش و توان ذهنی افراد در این سطح، آنها را در طبقه دیگری قرار نمیدهد، اما امکان طبقهبندی درون گروهی بر اساس نوع هوش، میزان و سطح توانایی ذهنی آنها وجود دارد. تفاوت ارزشگذاری این افراد در سطح توان ذهنی و نوع هوش بر اساس نیازهای محیط کسبوکار و محیط ملی صورت میگیرد.
2- متخصص([2]): این طبقه شامل کسانی میشود که در محیطهای دانشگاهی و آموزشی بالاتر از آموزش رسمی و عمومی حسب علاقه و توان خود تخصص ویژهای را در سطوح مختلف آموختهاند. طبقهبندی افراد این گروه، بسته به رشته تخصصی و سطوح علمی تعیین شده در مراکز آموزش عالی تعریف میشود. ارزشگذاری این افراد بر اساس میزان و نوع تخصص موردنیاز محیط کسبوکار و جامعه مشخص میشود.
3- باتجربه([3]): کسانی هستند که حسب تخصص خود در مراکز حرفهای مشغول به کار شده و در فضایی ترکیب شده از اهداف و آرزوهای شخصی و راهبردهای توسعه شغلی در سازمانها به تجربیاتی دست یافتهاند. ارزشگذاری این افراد در سطح سازمان بر اساس سطح و میزان تخصص و تجربه آنها و نیاز محیطهای کسبوکار مرتبط و در سطح ملی بر اساس نیازها، فرصتها، مزیتها و تهدیدهای محیط ملی در فضای کسبوکار انجام میشود.
4- نخبه([4]): این افراد بسته به نوع تخصص و مهارتهایی که در مسیر آموزش و کسب مهارتها و تجربیات خود به دست آوردهاند، اقدام به فعالیتهایی نموده که ارزشافزوده بسیار زیادی را در محیط کسبوکار برای کارفرما و در سطح ملی برای کشور به ارمغان آوردهاند. شاخصهای سنجش میزان نخبگی بر اساس ارزشافزوده علمی، مادی و غیرمادی است که در محیط کسبوکار و یا محیط علمی به دست آمده است. حوزههای با اهمیت و مورد توجه محیطهای کسبوکار کشورها بر اساس نیازها، مزیتها و آیندهنگری در آن حوزه تعیین میشود.
[1] Educated
[2] Expert
[3] Talented
[4] Elite
مفهوم استعداد
کارشناسان و نظریهپردازان، واژه استعداد در سازمانها را با جنبههای متفاوتی تعریف کردهاند. استعداد از مفاهیم اصلی در مدیریت استعداد است. بخشی از سیستم مدیریت استعداد، روشن کردن استعدادهای محوری است. مشخص کردن اینکه کدامیک از ظرفیتهای انسانی بزرگترین تفاوت را در موفقیت راهبردی سازمان دارد. به عبارتی نقطه آغاز درباره مدیریت استعداد، کشف و تعریف واژه استعداد است. استعداد، شامل آن دسته کارکنانی است که میتواند در عملکرد سازمان تفاوت ایجاد کرده و از طریق مشارکت مستقیم خود، بالاترین سطح عملکرد را از خود نشان دهند. میشلز و همکارانش استعداد را بسیار کلی و اینگونه تعریف میکنند: نوعی کد (شناسه) برای شناسایی اثربخشترین مدیران و رهبران در همه سطوح، یعنی کسانی که میتوانند به موفقیت و کامیابی سازمان کمک کنند و عملکرد آن را ارتقا دهند؛ استعداد مدیریتی تلفیقی از ذهن باهوش راهبردی، توانایی رهبری، بلوغ عاطفی و احساسی، مهارتهای ارتباطی، توانایی جذب و الهامبخشی به افراد بااستعداد دیگر، روحیه کارآفرینی، مهارتهای شغلی و وظیفهای و توانایی کسب نتایج است. به نظر ویلیامز افراد بااستعداد آنهایی هستند که به طور مرتب، توانایی استثنایی و فوقالعاده و موفقیت را در طیفی از فعالیتها و موقعیتها بروز میدهند یا در یک حوزه تخصصی خاص غالباً شایستگی بالایی را در فعالیتهایی بروز میدهند که به تحولات چشمگیری منجر میشود. فیلیپس و روپر معتقدند استعداد کسی است که دارای استعداد بالا و سطح بالایی از تعهد و سودآوری باشد، سر کار حضور یابد و با سطح بالای اطمینان، در سازمان بماند و بتواند بر سطح رضایت مشتری تأثیر مثبت گذارد. بهطورکلی در تعریف استعداد میتوان سه رکن اصلی را در نظر گرفت: مهارت، شایستگی و فرصت؛ بنابراین، فرد بااستعداد کسی است که مهارت و توانایی انجام دادن کاری را به صورت ذاتی یا اکتسابی دارد و همچنین، این فرد شایستگی و فرصت استفاده از مهارت خود را نیز دارد؛ بدین معنا که ممکن است فردی مهارتی را داشته باشد، اما توانایی یا فرصت بروز آن را نداشته باشد؛ بنابراین، استعداد میتواند به صورت زیر باشد:
فرصت × شایستگی × مهارت = استعداد
مایکل و همکارانش استعداد را مجموعهای از تواناییهایی میداند که شامل مهارتها، دانش و پتانسیل برای توسعه است. این پژوهشگران در تعریف خود، استعداد را مانند مثلثی تعریف میکند که دارای سه ضلع است. در این تعریف، فرد بااستعداد کسی است که دانشی خاص دارد و پس از آن، مهارتهای لازم برای به عینیت درآوردن دانش خود را داشته باشد و از نظر وجودی و شخصیتی پتانسیل لازم برای رشد و ارتقا را نیز داشته باشد. گاگن نیز که از معروفترین اندیشمندان در زمینه شناسایی استعدادهاست، استعداد را بلوغ برجسته در حوزه تواناییها در فعالیتهای فردی میداند که عموماً شایستگیها (دانش و مهارتها) نامیده میشود، به طوری که فرد را جزو 10 درصد افراد برتر در میان همکارانی قرار میدهد که در همان حوزه فعالیت میکنند.
[i] Ensley et al, 2010
ویژگیهای بنیادی استعداد
کلمه «استعداد» که در زندگی روزمره به طور مکرر به کار برده میشود به یکی از منابع مهم واقعی برای تجارت تبدیل شده است. استعداد مفهومی است که به طور همزمان مهارت، رهبری، غالب شدن (برتری)، عملی بودن و استفاده بهتر از زمان را در نظر میگیرد. نوع دیگری از تعریف به توانایی یک فرد برای انجام کارها در یک دور ه زمانی معین به راحتی و با بهکارگیری خلاقیت خود و برای فعال کردن دیگران در به دست آوردن موفقیت اطلاق میشود. در واقع «استعداد» به عنوان کل مفاهیم غالب شدن، توانایی، رهبری، سهولت، بدیع بودن و زمان تعریف میشود.
طیف وسیعی از کدها مربوط به ویژگیهای استعدادهاست. این امر نشانگر تفاسیر و نظرات متعددی است که در خصوص مفهوم نخبه و استعداد وجود دارد. ویژگیهایی که هر یک به تنهایی میتواند برای افراد مختلف، با زمینههای فرهنگی و تخصصی مختلف، معیاری برای شناسایی استعدادها باشد. در عین حال این ویژگیها میتواند مثبت یا منفی باشد. ویژگیهای مثبتی که در شناسایی استعدادها به کار میروند عبارتند از:
- ویژگیهای عملکردی (کمک به موفقیت سازمان، متعهد بودن، بهترین استفاده از کمترین امکانات،…)؛
- ویژگیهای مهارتی (شامل مواردی نظیر توانایی انجام همزمان چند کار، قابلیت سازگاری سریع با محیط،…)؛
- ویژگیهای شخصیتی (آزادگی، باز بودن در مقابل تجارب جدید، …)؛
- کاهش زمان انجام کار (سریعتر به نتیجه رسیدن)؛
- تلاشگری (تلاش حداکثری در جهت منافع سازمان، پیشقدم شدن برای حل مسائل سازمان،…)؛
- قابلیتهای ذهنی (چندجانبه نگری، هوش بالا،…)؛
- فهم کار (اطلاعات بهروز، تسلط بر کسبوکار)؛
- علاقه به پیشرفت (داشتن پتانسیل موفقیت، داشتن برنامه پیشرفت شخصی).
از میان این دسته موارد، بیشترین تأکید در درجه اول بر ویژگیهای شخصیتی و در درجه دوم بر قابلیتهای ذهنی است. میتوان از این تأکید دریافت که در نگاه غالب افراد، کماکان این ویژگیهای ذاتی افراد است که نشاندهنده استعداد افراد میباشد؛ چیزی که به گفته مککللند بیشتر در عملکرد تحصیلی میتواند خود را نشان دهد. بعد از اینها، این ویژگیهای عملکردی است که بیشترین توجه را در خصوص استعدادها به خود جلب میکند که با اختلاف قابل توجهی نسبت به دو دسته قبلی قرار دارد. آنچه در این خصوص میتواند یک ویژگی جالب فرهنگی را نشان دهد، اولویت پتانسیل (در واقع ویژگیهای ذاتی) نسبت به استعداد به فعلیت رسیده است. در حالی که در فضای کسبوکار جهانی، یا به عبارت بهتر، در فضای کسبوکار غربی، تأکید بیشتری بر عملکرد میرود.
اما طیف قابل توجهی از مصاحبهشوندگان که اغلب کارشناسان منابع انسانی یا مدیران را تشکیل میدادند، دسته دیگری از ویژگیها را نیز به عنوان ویژگیهای منفی استعدادها برمیشمردند:
- ضعفهای کاری و عملکردی (مانند عجول بودن، نداشتن صبر و حوصله برای کارهایی که نیازمند تمرین است، تنوعطلبی، عدم ارائه خروجی ویژه،…)؛
- عدم انعطافپذیری (در چارچوب نگنجیدن، زودرنجی، حساسیت زیاد،…)؛
- خودبزرگبینی (توقع بالا از سازمان، پرمدعایی، حس برتری، …)؛
- تکروی (انحصارگرایی، نداشتن روحیه کار تیمی، عدم انتقال دانش، …)؛
- ضعف توانمندیهای ارتباطی (درونگرایی، ندانستن آداب ارتباطی و …).
در میان ویژگیهای منفی بحث ضعفهای کاری و عملکردی و پس از آن عدم انعطافپذیری، اصلیترین دستههای نگاههای منفی را نسبت به استعدادها مینمایاند. ترکیب این دو نگاه میتواند این مسئله را نشانگر باشد که از نگاه افراد سازمان، کسانی وجود دارند که گرچه به لحاظ ویژگیهای ذهنی و شخصیتی، عملکرد بهتری، حداقل در دوران تحصیل نسبت به دیگران داشتهاند، در محیط کار، لزوماً چنین نیستند.
چرخه عمر استعداد
چرخه عمر استعداد شامل تمام مراحل تعامل بین یک سازمان و سرمایه انسانی آن است و شامل ساخت یک برند استعدادی([1]) است که استعداد مناسب را از طریق اکتساب([2])، پذیرش([3])، توسعه، مدیریت، نگهداشت و حتی بازیابی([4]) استعداد جذب میکند.
[1] Talent brand
[2] Acquiring
[3] Onboarding
[4] Recovering
سازمانها افراد به شیوههای مختلفی در سازمان جاسازی([1]) میکنند. پیمانکاران بلندمدت، نیروی کار برونسپاری یا سایر واسطههای بازار کار که امروزه شایعتر هستند، دارای ویژگیهای مهم بسیاری مانند کارکنان هستند. این افراد میتوانند برای یک مدت طولانی یا کوتاهمدت با سازمان همکاری کنند. ممکن است آنها اقدامات داوطلبانه([2]) را انجام دهند. آنها میتوانند به سختی کار کنند و یا هوشمندانه کار کنند تا بیشتر با اهداف سازمان سازگار شوند. آنها میتوانند گام اضافی را برای کنار آمدن با حوزههای تخصصی خود بردارند. به طور خلاصه، تمام انواع نیروی کار در نوآوری، تولید محصولات یا خدمات، توصیه کارکنان جدید و ارائه یک تصویر مثبت یا منفی از سازمان مهم هستند. تفاوت بین رفتارهای مثبت و منفی آنها میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست در سازمان را بیان کند. چرخه عمر استعداد مسیری است که اکثر افراد با سازمان ارتباط برقرار میکنند. مدیریت استعداد راهی است که چرخه عمر استعداد مدیریت میشود. در صورتی که چرخه عمر مدیریت شود، سطح اثربخشی سرمایهگذاریهای استعداد تعیین میگردد. بهینهسازی استعداد([3]) به این معنی است که سازمان دارای استراتژیها، فرآیندها و سیاستهای اکتساب، توسعه، عملکرد و نگهداشت استعداد متعادلی میباشد تا بتواند پیامدهای سرمایهگذاریهای استعدادها را به حداکثر برساند. به طور مثال بهرهوری بیشتر کارکنان، نگهداشت یا خرید بیشتر مشتری، کیفیت بالاتر و نگهداشت بیشتر کارکنان مطلوب و کاهش ریسکهای قانونی یا محیطی و همچنین تقویت عملکرد عملیاتی و مالی.
[1] Embedded
[2] Discretionary effort
[3] Talent optimization
نقش ارزش ویژه افراد ([1]) در مدیریت چرخه عمر استعداد
در این بخش، چارچوب ارزش ویژه افراد و پتانسیل آن به عنوان یک لنز برای درک و مدیریت مؤثرتر استعدادها، صرفنظر از صنعت و یا موقعیت جهانی مورد بررسی قرار میگیرد. ارزش ویژه افراد به عنوان حالت تجمعی از همسوسازی، قابلیتها و تعلقخاطر([2]) در یک سازمان تعریف میشود.
[1] People Equity
[2] Alignment, Capabilities and Engagement – ACE
1- همسوسازی: همسوسازی درجهای است که افراد به طور همزمان و در شرایطی یکسان در سازمان فعالیت میکنند. همسوسازی قوی با رفتارهایی که با اهداف، مشتریان و برند مطابقت دارند، مشخص میگردد. همسوسازی افقی([1]) که به کار کردن همزمان واحدها در سراسر مرزهای ساختاری سازمان اشاره دارد نیز بسیار مهم است.
2- قابلیتها: قابلیتها با توجه به مشتری تعریف میشوند و به میزانی از شایستگیها (نظیر دانش، مهارتها)، اطلاعات و منابع اشاره دارد که برای همپوشانی انتظارات مشتریان داخلی یا خارجی لازم هستند.
3- تعلقخاطر: تعلقخاطر از سه عامل تشکیل شده است: رضایت، تعهد و هواداری([2]). دو عامل اول، سازههای حالت تعلقخاطر هستند در حالی که هواداری شامل رفتارهای فرانقشی([3]) میباشد که افراد فراتر از حداقل الزامات نقش ایفا میکنند. رفتارهای فرانقشی میتواند شامل رفتارهای نوآورانه، صرف زمان اضافی در فعالیتهای مربوط به نقش باشد یا از راه توصیه کردن سازمان به کارکنان بالقوه، مشتریان یا دیگران باشد. مفهومسازی آن در مدل ارزش ویژه افراد شامل حالتهای عاطفی است که شرایط را برای این اقدام داوطلبانه (رضایت و تعهد) و همچنین تمایل به انجام اقداماتی در سازمان از طرف سازمان، ایجاد میکند. به عنوان مثال، زمانی که محرکین رضایت (نظیر امنیت شغلی، جبران خدمت و مزایا، انصاف) در شرایط اقتصادی دشوار قرار گیرد، تعلقخاطر کاهش مییابد. در مقابل، هنگامی که رضایت و تعهد بالا هستند و سازمان میتواند از هواداری بالا بهرهمند شود، بیشترین تعلقخاطر را دارند.
رالف ایزو([4]) مدیرعامل گروه سازمانی خدمات عمومی([5]) در این زمینه بر سه مؤلفه تأکید دارد و بیان میدارد: برای موفقیت، شما نیاز به رهبران بزرگی دارید که میدانند چگونه استعدادها را از طریق تمرکز بر آنان بهینهسازی کنند، قابلیتهای مناسب را توسعه دهند و تعلقخاطر ایجاد کنند. اگر استعدادها به خوبی مدیریت شود، ارزش ویژه افراد رشد میکند.
[1] Horizontal alignment
[2] Advocacy
[3] Extra-role behaviors
[4] Ralph Izzo
[5] Public Service Enterprise Group – PSEG
رویکردهای نظری در خصوص استعداد
بحثهای مختلف و بعضاً متعارضی در خصوص معانی استعداد و رویکردهای موجود در خصوص آن وجود دارد که توجه به آنها، برای فهم حوزه مدیریت استعداد لازم است. این تفاوتها نشئت گرفته از تفاوت در مبانی رویکردی است که منجر به تفاوت نگاه متخصصین در بحث مدیریت استعداد نیز شده است. در واقع تعریف استعداد، مبنایی برای مشخص شدن تعاریف و رویکردهای مختلف مدیریت استعداد است. در این بخش در ابتدا، واژهشناسی استعداد ارائه میگردد و در ادامه چند رویکرد اساسی در نگاه به استعداد اشاره میگردد که نگاههای متفاوتی را در مفهوم و کارکردهای مدیریت استعداد ایجاد کردهاند.
1- استعداد در لغتنامهها: لفظ استعداد، به یونان باستان بازمیگردد؛ در ابتدا این واژه به منظور اندازهگیری وزن به کار برده میشد؛ پس از آن به بخشی از پول تبدیل شد، پس از آن، به عنوان ارزش یک شخص یا توانمندی ذاتی استفاده شد. در زبان انگلیسی کنونی، نظیر سایر زبانهای اروپایی، استعداد به عنوان توانمندی ویژهای تلقی میشود که متفاوت با توانمندیهای نرمال و بالاتر از سطح توانمندیهای متوسط است و فرد دارای آن توانمندی ویژه در یک حوزه خاص، از سایر افراد موجود در همان حوزه متمایز میگردد.
2- ذاتی بودن استعداد در مقابل اکتسابی بودن آن: بیشتر دانشمندان و فعالان حوزه منابع انسانی طرفدار رویکرد ذاتی بودن استعداد به شمار میروند و معتقدند که حداقل بخشی از استعدادها و توانمندیهای افراد ذاتی میباشند. این نگاه به این نکته اشاره دارد که استعداد ذاتی و طبیعی است و نه اکتسابی؛ در مقابل این نگاه، رویکرد دیگری وجود دارد که استعداد را اکتسابی در نظر میگیرد. در این رویکرد، با این پیش فرض که همه افراد میتوانند به استعداد تبدیل شوند، بر آموزش، تمرین، تجربه و یادگیری به عنوان ابزارهایی برای توسعه استعداد تأکید دارد.
3- رویکرد شخصانگارانه به استعداد در مقابل شیءانگارانه: رویکرد شیءانگارانه([1]) به دنبال پاسخ دادن به این سؤال است که چه چیزهایی استعداد را در افراد تشکیل میدهند؟ درحالیکه رویکرد شخصانگارانه([2]) به دنبال پاسخ دادن به این سؤال است که چه افرادی استعداد هستند؟ این دو رویکرد طرفدارانی دارد که از مبانی متفاوتی بهره میبرند.
رویکرد شیءانگارانه، استعداد را متشکل از توانایی یا رفتار استثنایی در نظر میگیرد که موجب انجام بهتر وظایف میشود. این تواناییها یا رفتارها نیز بهنوبه خود متأثر از عوامل دیگری چون شایستگیها، دانش، تجربه، مهارت، تعهد، انگیزه، ویژگیهای شخصیتی اجتماعی و … میباشند. درحالیکه رویکرد شخصانگارانه به استعداد، برخی از کارکنان را که میتوانند کارها را بهگونهای متفاوت انجام دهند و برای سازمان بهگونهای متفاوت به ارزشآفرینی بپردازند، به عنوان استعداد در نظر میگیرند. حال ممکن است این کارکنان در قالب فردی باشند، یا در قالب گروهی.
4- انحصاری بودن استعداد در مقابل عمومی بودن: نگاه عمومی به استعدادها همه افراد سازمان را مستعد در نظر میگیرد[x]. در این نگاه، استعداد شامل تمام افرادی میشود که در سازمان کار میکنند و تمامی آنها به عنوان ظرفیتهایی در نظر گرفته میشوند که میتوانند برای سازمان ارزشآفرینی کنند؛ این رویکرد باعث ایجاد فضای برابری، همکارانه و انگیزهبخش میشود که از مزایای این نگاه به حساب میآید؛ اما نگاه انحصاری میگوید صرفاً برخی از افراد دارای استعداد بیشتری از دیگران هستند که معمولاً این افراد، 10 درصد افراد سازمان را تشکیل میدهند. این نگاه، برخلاف نگاه قبل بر بخشبندی کارکنان تمرکز دارد و کارکنانی که میتوانند کارها را بهگونهای متفاوت انجام دهند و برای سازمان بهگونهای متفاوت به ارزشآفرینی بپردازند را به عنوان استعداد تلقی میکند؛ حال این استعدادها چه به فعلیت رسیده باشند و چه افرادی باشند که صرفاً دارای ظرفیت بالایی برای ارزشآفرینی در سازمان باشند.
5- استعداد به عنوان یک ظرفیت یا یک قوت شخصیتی: اغلب تفاوتهای موجود در تعاریف استعداد از این تفاوت نگاه صاحبنظران و مدیران سازمانی در خصوص سه رویکرد اصلی مذکور در بخشهای قبل ناشی میشوند؛ لکن تفاوتهای نظری دیگری نیز وجود دارند که ناشی از کارکردهای استعداد در سازمان یا تفاوت نگاه به استعداد به عنوان یک ظرفیت یا یک قوت شخصیتی بروز یافته است. برای مثال، برخی از نگاههای تفاوت در کارکردهای استعداد عبارتند از: نقش استعداد به عنوان یک سرمایه که باعث کسب مزیت رقابتی میشود، وجود استعداد به عنوان ویژگی خاصی که از آن طریق میتوان افراد را دستهبندی کرد، نگاه به استعداد به عنوان نوعی هویت که در طول زندگی به دست آمده و تفاوت نگاههای موجود به علت ادراک متفاوت از استعداد در جامعه.
[1] Subject approach
[2] Object approach
رفرنس مطالب:
سرفصل دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
بخش 1: مفاهیم و تعاریف استعداد
- انواع منابع در مدیریت منابع انسانی
- مفهوم استعداد
- ويژگيهاي بنيادي استعداد
- چرخه عمر استعداد
- نقش ارزش ویژه افراد در مدیریت چرخه عمر استعداد
- رویکردهاي نظري در خصوص استعداد
- دیدگاههای نظری مرتبط با استعداد
- مدیریت زنجیره تأمین استعداد
بخش 2: مفاهیم و تعاریف مدیریت استعداد
- تاریخچه مدیریت استعداد
- ماهیت مدیریت استعداد
- اهمیت مدیریت استعداد
- تعاریف مدیریت استعداد
- تمایز مدیریت استعداد با مدیریت منابع انسانی
- تعاریف مدیریت استعداد؛ تحت تأثير نگاههای مختلف به استعداد
- محورهای اصلی در دستهبندی تعاريف مديريت استعداد
- اهداف مدیریت استعداد
- مزاياى مدیریت استعداد
- ظرفیتهاي اصلی مدیریت استعداد
- اصول مديريت استعدادها
- نرخ بازگشت سرمایه مدیریت استعداد
- مدیریت استعداد هوشمند
- سبک رهبري استعدادها
- استعداد فرهنگی
بخش 3: فلسفهها و رویههای مدیریت استعداد
- فلسفههای اساسی مديريت استعداد
- رویههای مدیریت منابع انسانی مرتبط با مدیریت استعدادهای سازمانی
بخش 4: ابعاد، فرایندها و کارکردهای مدیریت استعداد
- چرخه مدیریت استعداد
- چهار نظام فرایند مدیریت استعداد
- عناصر سیستم مدیریت استعداد
- کارکردهای مدیریت استعداد
- ابعاد مدیریت استعداد
- مراحل فرايند نظام مديريت استعدادها
- ابعاد اصلی فرایند مدیریت استعداد
- مؤلفههاي مدیریت استعداد
بخش 5: فرصتها، چالشها و موانع مدیریت استعداد
- فرصتهای مديريت استعداد
- چالشهاى مديريت استعداد
- موانع مدیریت استعداد در سازمان
بخش 6: دیدگاهها و جریانهای فکری در مدیریت استعداد
- دیدگاهها در زمینه مدیریت استعداد
- ویژگیهای عمومی کارکنان کلیدی
- دیدگاههای مدیریت استعداد
- جريانهای فكرى در مدیریت استعداد
- رویکردهای عمده به مدیریت استعداد
- رویکرد چندسطحی – چندارزشی به مدیریت استعداد
بخش 7: مدیریت استعداد جهانی
- مدیریت منابع انسانی در عرصه جهانی
- مدلهای مدیریت منابع انسانی در عرصه جهانی
- انواع کارکنان بینالمللی
- سطوح مشارکت در بازارهای بینالمللی
- مدیریت کارکنان مقیم
- ماهیت و مفهوم مدیریت استعداد جهانی
- تعاریف مدیریت استعداد جهانی
- تحرک جهانی در شرکتهای چندملیتی
- ادغام تحرک جهانی و مدیریت استعداد جهانی
- مرزهای مفهومی و فکری مدیریت استعداد جهانی
- عوامل مؤثر بر ظهور مدیریت استعداد جهانی
- تعادل اهداف فردی و سازمانی در مدیریت استعداد جهانی
- کارکنان مقیم خود آغازگر
- چالشهای استعداد جهانی
- نیروهای اصلی و شکلدهنده چالشهای استعداد جهانی
- سیاستها و رویههای منابع انسانی برای حل چالشهای استعداد جهانی
بخش 8: مدلهای محتوایی مدیریت استعداد
- مدل مدیریت استعداد مبتنی بر ارزشها و شایستگیها فيليپس و روپر
- مدل استراتژی مدیریت استعداد سوئیم
- مدل مديريت استعداد آيلز و همكاران
- مدل بلوغ مديريت استعداد برسين و همکاران
- چارچوب مفهومسازی استعداد در دنیای کار
- مدل مدیریت استعداد جهانی سردین و بروستر
- مدل رویکرد استراتژیک استعداد متنوع اوکورو
- مدل برنامهریزی مشارکتی برای مدیریت زنجیره تأمین استعداد ماکاریوس و سرینیواسان
بخش 9: مدلهای فرایندی مدیریت استعداد
- مدل مدیریت استعداد ولینز و همکاران
- مدل سلسلهمراتبی مدیریت استعداد لوئیس و هکمن
- مدل جامع مدیریت استعداد گندز
- مدل مدیریت استعداد آرمسترانگ
- الگوى مديريت استعداد كالينگز و ملاحى
- مدل مدیریت استعداد استراتژیک کالینگز و ملاحی
- مدل ابعاد پاسخ استعداد بچلر و ودوارد
- مدل فرآیند مدیریت استعداد مهمت
بخش 10: استراتژیهای مدیریت استعداد
- اهمیت استراتژی مدیریت استعداد
- ماهیت استراتژی مدیریت استعداد
- تعریف استراتژی مدیریت استعداد
- مؤلفههاي استراتژي مديريت استعداد
- استراتژیهای جذب استعدادها
- استراتژیهای نگهداشت استعدادها
- نمونههایی از جنبههای استراتژیک مدیریت استعدادها
- تعامل استراتژی مدیریت استعداد با هوش هیجانی
- نقش مدیریت منابع انسانی الکترونیک بر تحقق استراتژی مدیریت استعداد
- زمینههای استقرار موفق مدیریت استعداد در سازمان
- گامهاي كليدي موفقيت و توسعه برنامه مدیریت استعداد
- اهداف و شرايط اجراي مديريت استعداد
- برنامههای ضروری جهت تحقق فرايند مديريت استعداد
- نمونههایی تجربي از پيادهسازي مدیریت استعداد
- عوامل سنجش مدیریت استعداد
بخش 11: پیشایندهای مدیریت استعداد
- عوامل راهبردي زمينهساز مديريت استعداد
- پیشایندهای فردی
- پیشایندهای مدیریتی
- پیشایندهای سازمانی
بخش 12: تعاملات مدیریت استعداد
- هوش هیجانی
- نظام ارزشی مدیران
- تعالي حرفهاي (رفتار فرانقشی)
- عدالت سازمانی
بخش 13: پیامدهای مدیریت استعداد
- پیامدهای مدیریت استعداد
- پیامدهای نگرشی
- پیامدهای رفتاری
- پیامدهای شغلی
- پیامدهای سازمانی
بخش 14: ابزارهای مدیریت استعداد
- لنگرگاههای مسیر شغلی
- برنامهریزی و تحلیل شغل/ نقش
- هدفگذاری حوزههای عملکردی اصلی (KRA)
- ارزیابی عملکرد
- مربیگری
- مدیریت جانشینپروري
یادآور میشود سرفصلهای پیشنهادی فوق برای 24 ساعت آموزشی (یعنی 3 روز 8 ساعته) تدوین گردیده است و در صورتی که تعداد ساعات آموزشی کاهش یابد، مطالب مهمتر و به صورت فشرده تدریس میگردد.
منابع محتوایی دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
محتوای ارائه شده در دوره مدیریت استعداد و جانشینپروری بر اساس کتاب زیر که توسط دکتر جواد فقیهیپور تألیف شده، ساختاربندی گردیده است:
نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
نمونه اسلایدهای پاورپوینت ارائه شده توسط دکتر جواد فقیهیپور در دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری:
مدت زمان دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
مدت زمان پیشنهادی برای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی بین 1 روز (8 ساعت) تا 3 روز (24 ساعت) میباشد. هر چند با توجه به محدودیتهای سازمانی چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ منابع مالی، میتوان این دوره آموزشی را در تعداد ساعات کمتر و به صورت فشردهتری نیز برگزار نمود.
نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی مدیریت استعداد و جانشینپروری
در پایان دوره آموزشی در صورت تمایل گواهینامه پایان دوره به فراگیران اهدا میگردد که نمونهای از آن را در تصویر زیر مشاهده مینمایید.
دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت مدیریت استعداد و جانشینپروری
نیازسنجی آموزشی دوره
در راستای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی و جهت هماهنگی بیشتر در خصوص کمیت و کیفیت محتوای دوره آموزشی با توجه به تعداد و سطح فراگیران و همچنین اهداف آموزشی شرکت یا سازمان خود، میتوانید قبل از برگزاری دوره طی یک جلسه تلفنی یا آنلاین با مدرس دوره (دکتر جواد فقیهیپور) تماس داشته باشید تا نیازسنجی دقیقی صورت گرفته و بدین ترتیب اثربخشی آموزشی در سطح بسیار بالاتری تحقق یابد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.