روش معکوس کردن مسائل
جهان ما مملو از متضادهاست. در واقع هر توصیف، مفهوم و ایدهای بدون متضاد آن معنی ندارد. کسی که میخواهد معلم خوبی باشد، باید یاد بگیرد که چگونه شاگرد خوبی باشد. آن کس که میخواهد رهبر خوبی باشد باید یاد بگیرد چگونه رهرو خوبی باشد. آنچه باعث خلاقیت میشود، همین تعامل بین متضادهاست. مسائل ما نیز چنین هستند و باید یاد بگیریم که چگونه موضوعات را از پشت، درون و از بالا نگاه کنیم.
این تکنیک که توسط چارلز تامپسون ابداع شده است، بر اساس رابطه نقیض در ریاضیات عمل میکند. در ریاضیات خواندیم که اگر عبارتی را در منفی یک، ضرب کنیم و حاصل را دوباره در منفی یک ضرب کنیم به همان عبارت اول میرسیم. از اینرو مسائل را وارونه میکنیم و آن را توسعه میدهیم. آنگاه آنچه از این توسعه حاصل شد را انجام نمیدهیم یا جلوی انجامش را میگیریم. برای معکوس کردن مسائل اقدامات زیر میتواند مؤثر باشد:
- منفی کردن عبارات: برای مثال اگر شما مسئول روابط عمومی هستید، تمام عواملی که منجر به نارضایتی مشتریان و مخاطبان میشود را فهرست کنید. احتمالاً خودتان هم از این فهرست شگفتزده خواهید شد و پی به علت برخی از نارضایتیها خواهید برد. حال سعی کنید که این موارد صورت نپذیرد و برای آن برنامهای را تدوین کنید.
- آنچه دیگران انجام نمیدهند را انجام دهید: به عنوان مثال شرکت اپل آن کاری را انجام داد که آی.بی.ام انجام نمیداد و یا شرکتهای اتومبیلسازی ژاپنی اتومبیلهای کوپک و کممصرف را ساختند در حالیکه دیگر شرکتهای اتومبیلسازی به این موارد نمیپرداختند. به بیان دیگر پیام تفاوت خود را بیابید. به قول تام پیترز اگر برنامه و یا حرفهای را دنبال میکنید که توسط دیگران هم انجام میشود، به دنبال کار یا حرفه دیگری باشید.
- از قطب نمای «چه میشود اگر…» راهنمایی بگیرید: برای مسائلتان، اعمال متضادی را فرض کنید و با کمک پرسش «چه میشود اگر…» آن موارد را توسعه دهید. توجه کنید که موضوعات به صورت خطی توسعه نمییابند. به عنوان مثال: چه میشود اگر تعداد مشتریان دو برابر شوند؟ چه میشود اگر تعداد مشتریان نصف شوند؟ چه میشود اگر این ماده را ذوب کنم؟ چه میشود اگر این ماده را منجمد کنم؟ چه میشود اگر این کار را به صورت فردی مدیریت کنم؟ چه میشود اگر این کار را به صورت گروهی مدیریت کنم؟
- زاویه نگاه خود به موضوعات را تغییر دهید: به صورت فیزیکی موقعیت خود را تغییر دهید. اگر رئیس هستید، مدتی کارمند باشید. اگر برای حل مسئله پشت میز مینشینید، بلند شوید و در حال راه رفتن به آن فکر کنید. اگر همواره برای حل مسائل ابتدا جستجوی اینترنتی انجام دهید، حال تنها فقط با اتکا به تفکر و ذهنیت خودتان سعی کنید آن را حل کنید.
- نتایج را معکوس کنید: اگر به دنبال مشهور شدن هستید، راههای بدنام شدن را بیابید. اگر به دنبال افزایش فروش هستید راههای ورشکسته شدن را جستجو کنید.
- پیروزی را به شکست و شکست را به پیروزی تبدیل کنید: اگر چیزی مطابق میل شما اتفاق نیفتاد، درباره جنبههای مثبت آنچه اتفاق افتاده است بیندیشید. اگر تمام اطلاعات روی کامپیوترتان پاک شد، چه جنبههای مثبتی میتواند در این زمینه وجود داشته باشد؟ شاید شما متوجه شوید که توانایی دیگری نیز دارید که به آن بیتوجه بودهاید و این توانایی بیشتر میتواند برایتان کارآمد باشد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.