سوگیری خودمحوری
گرایش به ارزشگذاری بیش از حد بر رفتارها و تفکرات شخصی، سوگیری خودمحوری نام دارد که تصوری خلاف واقعیت است. این سوگیری باعث میشود تمایلی برای بررسی نظرات دیگر نداشته باشیم. در واقع ما درک درستی از واقعیت مربوط به رفتار دیگران نداریم. برای مثال در زندگی زناشویی هر یک از طرفین نقش خود را در انجام امور منزل بیشتر ارزیابی میکند و یا در کارهای گروهی افراد سهم تلاش خود را بیشتر از سایر افراد تیم ارزیابی میکنند؛ زیرا فعالیتی که از حافظه آنها بازیابی میشود به دلیل دسترسپذیری بیشتر مربوط به فعالیت خودشان است. در مورد نتایج مثبت، آنها خود را بیشتر از دیگران لایق میدانند و در مورد پیامدهای منفی باور دارند کمتر از دیگران سزاوار آن هستند. این سوگیری باعث میشود افراد، احساسات، باورها و افکار خود را روی دیگران فرافکنی کنند و مانع از همدلی با دیگران میشود زیرا آنها بیشتر بر احساسات خود تمرکز دارند. حتی اگر کاری که باعث شرمندگی شما نزد دیگران شده است انجام داده باشید تصور اینکه افراد به این موضوع توجه کنند بیش از حد واقعی است زیرا فکر میکنید آنها به اندازه خودتان به شما توجه میکنند.
این تمایل که افراد به ظاهر و رفتار ما توجه زیادی دارند سوگیری نورافکن نام دارد. برای مثال فردی که سخنرانی عمومی دارد تصور میکند عصبی بودنش از آنچه واقعی است بیشتر برای دیگران آشکار است.
برای مثال دانشآموزی که نمره پایینی در یک درس گرفته است تصورش از تعداد همکلاسیهایی که نمره پایین گرفتهاند بیش از حد واقعی است. فرهنگهای فردگرایانه منجر به تشدید این سوگیری میشوند. در فرهنگهای جمعگرایانه مانند ژاپن و هند افراد با تواضع بیشتری دستاوردهای خود را به تیم نسبت میدهند. این سوگیری با اعتمادبهنفس بیش از حد و خودشیفتگی در ارتباط نزدیک است.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.