نحوه مقابله با سوگیریهای شناختی
در بحثهای مربوط به سوگیریها، پرسشی که به طور طبیعی مطرح میشود این است که چگونه میتوانیم سوگیریها را کنار بگذاریم تا تفکر ما را آشفته نسازند؟ در ابتدا باید به این موضوع توجه کرد که نمیتوان سوگیریها را به طور کامل حذف کرد، همانطور که پیشتر بیان شد، سوگیریها تا حد زیادی نتیجه تکامل و بخشی از سیستم شناختی مغز هستند و فقط میتوانیم اقداماتی برای کاهش تأثیر سوگیریها انجام دهیم. مطالعات متعدد درباره این موضوع نشان میدهند که آموزش سوگیری زدایی میتواند سوگیریها را کاهش دهد.
برای مثال، مطالعه انجام شده بر روی سوگیریها مانند سوگیری تأییدی، سوگیری لنگر و فرافکنی اجتماعی نشان میدهد که یک جلسه آموزشی چه به شکل بازی کامپیوتری یا ویدئوهای آموزشی دارای تأثیر سوگیری زدایی دارد و تا ۳۰ درصد سوگیریها را کاهش میدهد و تأثیر آن تا سه ماه ادامه دارد. از سوی دیگر، مطالعه دیگری درباره سوگیری خوشبینی نشان میدهد که آموزش هیچ تأثیر ثابتی در کاهش این سوگیری ندارد. نتیجه کلی همه مطالعات سوگیری زدایی این است که در بعضی از موارد، آموزش میتواند بعضی از سوگیریها را کاهش دهد. علیرغم این یافتههای متناقض، یادتان باشد که سوگیری زدایی هنوز تلاش ارزشمندی برای انسانها میباشد. با توجه به اینکه بر اساس بعضی از برآوردها، افراد در هر روز حدود ۳۵۰۰۰ تصمیم اتخاذ میکنند، احتمال زیادی وجود دارد که بتوان حداقل بعضی از این تصمیمات و در حالت ایدهآل مهمترین تصمیمات را بهتر اتخاذ نمود، به نحوی که تأثیر مطلوبی بر زندگی و کار فرد داشته باشند.
1- توسعه فهم
زمانی که صحبت از سوگیری زدایی به میان میآید، مهمترین اقدام، توسعه یک فهم درست از خطاهای شناختی میباشد. در واقع، آگاهی از زمانی که سوگیری خاصی رخ میدهد و توانایی شناسایی آنها در تفکرتان، برای کاهش قابلتوجه تأثیرات این سوگیریها کافی هستند.
برای مثال، شرایطی را در نظر بگیرید که تبوتاب سرمایهگذاری در بیشتر همکارانتان افتاده است و آنها علاقهمند به سرمایهگذاری در بازار سهام شدهاند. آنها هر روز بیشتر درباره سرمایهگذاری در بازار سهام صحبت میکنند. به طور طبیعی، شما نیز تمایل پیدا میکنید تا سرمایهگذاری کنید و سهام بخرید. با این حال، شما با سوگیری شناختی اثر ارابه موسیقی آشنا هستید که بر اساس آن افراد رفتارها و باورهای دیگران را اتخاذ میکنند؛ اما میدانید که تمایل به تقلید از همکارانتان نتیجه این سوگیری شناختی است و میدانید که چنین کاری شما را به دردسر میاندازد. در نتیجه به جای اینکه صرفاً به دنبال غرایز خود بروید، تصمیم میگیرید تا به صورت منطقی تفکر کنید و نکات مثبت و منفی موقعیت را بسنجید. اگر همان کاری که دیگران انجام میدهند را انجام دهید، پذیرش اجتماعی را به دست میآورید اما با سرمایهگذاری در حوزهای که اطلاعات کمی درباره آن دارید، متحمل زیان میشوید.
2- کاهش سرعت تصمیمگیری
به تعویق انداختن فرایند تصمیمگیری راهی اثربخش برای مقابله با سوگیریها و بهبود کیفیت تصمیمات نهایی میباشد. هدف این است که به جای سیستم تفکر 1 (شهودی و سریع) از سیستم تفکر ۲ (منطقی و آهسته) استفاده کنید. این امر مستلزم انتخاب آگاهانه برای اجتناب از اقدامات عجولانه است که باعث میشود تا برای تفکر منطقی زمان کافی داشته باشید.
برای مثال، اگر یک فروشنده خبره شما را به خرید یک محصول واقعاً خاص علاقهمند سازد و برای انجام این کار تا حدی از سوگیریهایی نظیر تأیید اجتماعی و سوگیری لنگر سوءاستفاده کند و حتی اگر در نهایت به شما تخفیف دهد، شما همچنان بر اساس اصل عدم خرید ناگهانی از خرید اجتناب میکنید. در عوض، شما به خانه باز میگردید و به این موضوع فکر میکنید که آیا واقعاً به محصول نیاز دارید یا خیر. به طور خاص این رویکرد برای اتخاذ تصمیماتی که پیامدهای گستردهای دارند نظیر تصمیمات سرنوشتسازی که بیشتر افراد باید اتخاذ کنند، اهمیت زیادی دارد. اگر چه افراد بهندرت به صورت آنی اقدام به خرید خانه میکنند اما ممکن است بیدرنگ کارت اعتباری تهیه کنند، رابطهای را شروع کنند (به آن پایان دهند) یا بدون در نظر گرفتن تمامی خطرات و پاداشهای مربوطه، یک پیشنهاد شغلی را بپذیرند. این موارد تبعات ناخواستهای ایجاد میکند که میتوان با صرف زمان و تلاش لازم برای فرایند تصمیمگیری از آنها اجتناب کرد.
3- تلنگرها
تلنگر زدن مفهومی رایج در اقتصاد رفتاری است که ریچارد تیلر و کاس سانستاین در کتاب خود با نام «تلنگر: بهبود تصمیمگیری درباره سلامت، رفاه و نشاط» در سال 2008 آن را مطرح کردند. تلنگر به تعدیلات استراتژیک و کوچک در محیط اشاره دارد که تصمیم فرد را به شیوهای قابل پیشبینی تغییر میدهد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.