غیرقابل خرید

کسب اطلاعات بیشتر در واتساپ، تلگرام یا ایتا

0910-4949-253

0910-4949-254

ناموجود

  • نوع دوره: حضوری یا آنلاین
  • نحوه برگزاری: خصوصی (یک نفر)؛ نیمه خصوصی (2 تا 5 نفر)؛ گروهی (6 نفر و بیشتر)
  • پیش‌نیاز: مدیریت رفتار سازمانی مقدماتی
  • مدت زمان پیشنهادی: 8 تا 16 ساعت
  • مخاطبین: کارکنان، مدیران و تصمیم‌گیرندگان
  • مدرس: دکتر جواد فقیهی‌پور
دکتر جواد فقیهی‌پور

دکتر جواد فقیهی‌پور

درباره مدرس جواد فقیهی‌پور (دکتری مدیریت منابع انسانی دانشگاه تهران) مدرس و مشاور شخصی و سازمانی متخصص حوزه رفتارشناسی، رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی

مشاهده بیشتر

دوره آموزشی تفکر انتقادی

دسته: , منتشر شده در 1403/05/07 0 نظر به روز شده در 1403/09/15
دکتر جواد فقیهی‌پور

آنچه در این صفحه می‌خوانید:

مقدمه

یکی از ویژگی‌های اساسی انسان، آگاهی از رفتار خود و برخورداری از قدرت تفکر([1]) است؛ به عبارت دیگر انسان می‌تواند از رفتار خود، آگاه باشد و در برخورد با مسائل و امور متفاوت از قدرت ‌تفکر استفاده کند. تفکر در معنای وسیع کلمه به معنای جستجوی شعور و آگاهی است. شعوری که معطوف به دستیابی معرفت موجود، ارزشیابی آن و نیز معطوف به تولید معرفت جدید فرایند تفکر است، فرایندی که عناصر و کارکردهای مختلفی دارد. از تعامل عناصر مختلف و ترکیب کارکردهای متفاوت، عناصری در ذهن شکل می‌گیرد که تفکر نامیده می‌شود. تفکر را به عنوان بازآرایی یا بازنمایی و یا تغییر اطلاعات کسب شده از محیط با استفاده از نمادها و اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلندمدت تعریف کرده‌اند. از سویی دیگر، کوپر و پیتون با اشاره به این نکته که اگرچه واژه انتقادی به معنای عیب‌جویی، خرده گرفتن و پیدا کردن اشتباهات است، ولی از واژه یونانی کریتیک([2]) به معنی هنر قضاوت و کلمه لاتین Criticus گرفته شده که خود به معنای تمیز و تشخیص دادن و جدا ساختن سره از ناسره است و مبنای آن تحلیل و قضاوت دقیق درباره پدیده‌هاست. پس ریشه واژه انتقاد به معنای داوری و قضاوت کردن است. انتقاد عبارتست از بررسی آگاهانه، فنی و نظام‌مند در جهت ارزیابی دقیق و اصولی یک تفکر، عمل و باور انجام شده، به منظور صراحت بخشیدن و برجسته نمودن نقاط قوت و ضعف آن. تفکر انتقادی (تفکر ‌سنجشگرانه اندیشی) یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌ها در جامعه امروز است و کمبود این توانایی می‌تواند انسان‌ها را از مشارکت مؤثر در جوامع باز دارد. تفکر انتقادی یکی از مهارت‌های حائز اهمیت در تصمیم‌گیری است. تفکر انتقادی یک نوع فعالیت شناختی به منظور درک و ارزشیابی یافته‌ها و پدیده‌ها بر اساس استدلال و تحلیل می‌باشد. همچنین پرورش قدرت تفکر یکی از اهداف اصلی آموزش محسوب می‌شود. تفکر در مورد تفکر، در راستای بهبود فرایند تفکر قطعاً در قلب تفکر انتقادی جای دارد.

[1] Thinking

[2] Kritike

تفکر همگرا و واگرا

گیلفورد تفکر را به دو نوع همگرا و واگرا تقسیم نمود. در تفکر همگرا (منطقی) شخص با ارزیابی یک موقعیت خاص در سایه تجربیات قبلی خود می‌تواند درست‌ترین مسیر را انتخاب و به سوی یک راه‌حل مناسب حرکت کند؛ اما تفکر واگرا (خلاق) مستلزم گشودن ذهن در برابر راه‌حل‌های تازه و روش‌های جدید انجام کارها است. در این شیوه تفکر، فرد به جای حل مسائل از طریق روش‌های منطقی همیشگی سعی می‌کند قضاوت و تصمیم‌گیری را به تأخیر افکند تا فرصت بیشتری برای یافتن راه‌حل‌های ابتکاری و متفاوت داشته باشد.‌

هوش اجرایی

اجرا، یک مسئله بزرگ و مورد توجه در دنیای تجارت امروزی است و غفلت از آن بزرگ‌ترین مانع برای موفقیت و علت بسیاری از ناامیدی‌هایی است که به اشتباه به علل دیگری نسبت داده می‌شود. هوش اجرایی([1]) امکان توسعه یک استراتژی بزرگ را فراهم می‌کند و انجام وظایف به سمت آن استراتژی را پشتیبانی می‌کند. ثابت شده است که آزمون‌های هوش، عملکرد مدیریتی را پیش‌بینی می‌کنند. با این حال، به خاطر نقص‌ها و ضعف‌های این آزمون‌ها، دیگر از آن‌ها به عنوان ابزاری برای سنجش توانایی‌ها و استعدادهای مدیریتی استفاده نمی‌شود. هوش اجرایی می‌تواند معیاری برای مقایسه افراد در زمینه هوشمندی‌های شغلی بنیادی برای عملکرد حرفه‌ای فراهم آورد. نکته مهم‌تر آنست که مفهوم هوش اجرایی استعدادهایی را مشخص و معرفی می‌کند که به یاری آن‌ها مدیران می‌توانند بارها و بارها تصمیم درست و اقدام شایسته را انتخاب کنند. هوش اجرایی، از مجموعه‌ای از مهارت‌های پایدار و درهم‌تنیده تشکیل شده که اساس رفتار اجرایی و مدیریت هوشمندانه را شکل داده و بر تمام جنبه‌های تصمیم‌گیری تأثیر می‌گذارد و مقیاسی است که نشان می‌دهد افراد یا سازمان‌ها چگونه اهداف مهم و حیاتی خود را اجرایی می‌کنند. هوش اجرایی مجموعه‌ای متمایز از استعدادهاست که یک فرد در سه حیطه اصلی کاری از خود به نمایش می‌گذارد: 1) به انجام رساندن وظایف شغلی؛ 2) کار کردن با دیگران و در میان دیگران؛ 3) ارزیابی خویشتن و انطباق رفتار بر مبنای آن. هر چه فرد در این سه حیطه ماهرتر و ورزیده‌تر باشد، میزان هوش اجرایی او نیز بیشتر است. واضح است که هوش اجرایی از یک توانایی منفرد یا مهارت جداگانه‌ای تشکیل نشده است بلکه هوش اجرایی آمیزه‌ای از استعدادهای اساسی است که فرآیند تصمیم‌گیری یک فرد و مسیر رفتار او را هدایت می‌کند. چرا که این هوش دربرگیرنده توانایی به کار بردن ماهرانه اطلاعات در دسترس به عنوان یک راهنما برای تفکر و عمل کردن است.

[1] Executive Intelligence

دکتر جواد فقیهی پور

تفکر انتقادی تلاش و پیگیری ماهرانه‌ای است برای دست یافتن به بهترین راه‌حل که می‌توان از طریق شناخت دقیق مشکلات و به کار گرفتن همه اطلاعات در دسترس و ارزشمند به آن نائل شد. تفکر انتقادی به عنوان زیربنای هوش اجرایی از سوی پژوهشگران دانشگاهی و رهبران حرفه‌ای و تجاری به عنوان عامل اصلی موفقیت شناخته و معرفی شده است. تفکر انتقادی، نقش تعیین‌کننده‌ای در اینکه افراد برای شناخت بهترین شیوه دستیابی به هدفی خاص یا مواجه شدن با یک موقعیت دشوار و پیچیده، اطلاعات را تا چه اندازه به طور ماهرانه گردآوری، پردازش و به کار می‌گیرند، دارد. مدیران اجرایی بزرگ در چند دهه اخیر صرفاً افراد عمل نبودند، بلکه از لحاظ اندیشه و تفکر نیز افرادی توانمند بوده و با بازنگری دقیق شواهد، نتیجه‌گیری می‌کردند و تفکر انتقادی آنان است که باعث می‌شود آن‌ها در مقایسه با سایر همکاران و رقیبان عملکرد اثربخش‌تر و موفق‌تر در حرفه و کسب‌و‌کار خود داشته باشند. توانمندی‌های تفکر برتر این رهبران، آنان را قادر می‌سازد که شرایط اقتصادی پیچیده را برای خود ارزیابی کرده و واکنش مناسبی به مسائل اساسی ارائه دهد. آن‌ها در هنگام بروز مشکلات می‌توانند به ‌درستی و با دقت علل بروز مشکلات را شناسایی کرده و به‌ سرعت اقدام مناسب برای حل آن‌ها را انجام دهند. پذیرفتن این نکته که نوعی تفکر انتقادی وجود دارد که به ‌طور مستقیم با حرفه و تجارت مرتبط است مسیر شناخت هوش اجرایی را هموار می‌سازد. هوشی که به توانایی افراد برای تفکر انتقادی در همه ابعاد و حیطه‌های فعالیت حرفه‌ای و مدیریت اشاره دارد. مدیران اجرایی برجسته، به دلیل تفکر انتقادی برترشان در مقایسه با همتایانشان، به دفعات بیشتری به راه‌حل‌های درست نائل می‌شوند. تفکر انتقادی، در واقع شکلی از هوش است، مجموعه‌ای پویا، سازگار شونده و فراگیر از مهارت‌های شناختی که در موقعیت‌های شغلی و حرفه‌ای به کار گرفته می‌شود و این در واقع همان پدیده‌ای است که اخیراً به نام هوش اجرایی نامیده شده است.

ماهیت تفکر انتقادی

دیویی، ماهیت و ذات تفکر انتقادی را قضاوت معلق([1]) یا بدبینی سالم([2]) (نقد سازنده) و پرهیز از تعجیل در قضاوت تعریف می‌کند؛ به عبارت دیگر، او تفکر انتقادی را بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش می‌داند. از دیدگاه توماس تفکر انتقادی مستلزم آگاهی از روند اندیشیدن خود و تعمق در تفکر نسبت به خود و دیگران به عنوان یک هدف شناختی است. این نوع تفکر، باعث تعیین و کشف نقایص موجود در دانش شده، امکان شناسایی عمیق‌تر روش یادگیری را فراهم می‌آورد. تفکر انتقادی توانایی تفکر شفاف و منطقی و همچنین فهم ارتباط منطقی بین ایده‌ها می‌باشد. ممکن است تفکر انتقادی به عنوان توانایی عجین شدن در تفکر تأملی و مستقل توصیف شود. در اصل، تفکر انتقادی شما را ملزم می‌کند که از توانایی خود برای استدلال استفاده کنید، به طوری که یک یادگیرنده فعال باشید نه یک گیرنده غیرفعال اطلاعات. متفکران انتقادی به جای اینکه ایده‌ها و فرضیات را به راحتی بپذیرند، آن‌ها را به دقت زیر سؤال می‌برند. آن‌ها همیشه در پی تعیین این موضوع هستند که آیا ایده‌ها، استدلال‌ها و یافته‌ها می‌توانند کل تصویر را ارائه می‌کنند. متفکران انتقادی مسائل را به طور سیستماتیک شناسایی و تحلیل می‌کنند، نه با شهود یا غریزه. شخصی که مهارت تفکر انتقادی دارد می‌تواند:

  • پیوندهای بین ایده‌ها را فهم نماید.
  • اهمیت و ارتباط استدلال‌ها و ایده‌ها را تعیین کند.
  • استدلال‌ها را بشناسد، بسازد و ارزیابی کند.
  • ناسازگاری‌ها و خطاها در استدلال‌ها را شناسایی کند.
  • مسائل را با روشی منسجم و منظم بررسی ‌کند.
  • در توجیه فرضیات، باورها و ارزش‌های خود تأمل ‌کند.

[1] Suspend Judgement Or Withholding Judgment

[2] Sound Suspection

تعاریف تفکر انتقادی

مقایسه تفکر انتقادی با تفکر عادی به تعریف تفکر انتقادی کمک می‌کند. در تفکر عادی، فرد به حدس زدن، ترجیح دادن، گمان کردن، قضاوت کردن بدون معیار و… می‌پردازد، در حالیکه در تفکر انتقادی به برآورد کردن، طبقه‌بندی کردن، درک اصول، ابراز عقیده با دلیل، قضاوت کردن بر اساس معیار مشخص و… به حل مسائل پرداخته می‌شود. روانشناسان شناختی، تفکر انتقادی را تصمیم‌گیری و قضاوت می‌دانند. در واقع تعریف واحدی از تفکر انتقادی وجود ندارد؛ شاید به این علت که مدل نظری غالبی درباره تفکر انتقادی وجود ندارد. بنیاد تفکر انتقادی([1]) تفکر انتقادی را «هنر تفکر کردن تحلیلی و ارزشیابانه به منظور بهبود‌بخشی تفکر» تعریف کرده است.

تفکر انتقادی یک تحلیل است، یک تحلیل عینی است که شامل بررسی و ارزیابی یک وضعیت، یک رویداد یا یک موضوع خاص برای رسیدن به یک اجماع معین است. تفکر انتقادی به توانایی تحلیل عینی اطلاعات و قضاوت مستدل اشاره دارد که شامل ارزیابی منابع (نظیر داده‌ها، حقایق، پدیده‌های قابل مشاهده و یافته‌های پژوهش) می‌باشد. متفکران انتقادی می‌توانند نتیجه‌گیری منطقی را از مجموعه اطلاعات به دست آورند و در حل مسائل و یا تصمیم‌گیری‌ها می‌توانند بین جزئیات مفید و غیرمفید تفاوت قائل شوند.

 

تفکر انتقادی یعنی بی‌دلیل چیزی را نپذیریم و بی‌دلیل آن را رد نکنیم.

 

در ادامه برخی از مهم‌ترین تعاریف ارائه شده در خصوص تفکر انتقادی مرور می‌گردد:

  • انیس([2]) تفکر انتقادی را تفکری مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزهایی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم، در نظر می‌گیرد.
  • وولفولک([3]) تفکر انتقادی را به صورت ارزیابی تصمیمات از طریق وارسی منطقی شواهد و مدارک تعریف می‌کند.
  • لوتیخ اعتقاد دارد که تفکر انتقادی «راه درست تفکر کردن» است.
  • فاسیونه بیان می‌دارد که تفکر انتقادی شامل مهارت‌های تفسیر کردن، تجزیه‌وتحلیل کردن، ارزیابی کردن، توضیح و تشریح، خودتنظیمی و استنباط می‌باشد.
  • تفکر انتقادی تحت عنوان توانایی کندوکاو یک مسئله، مشکل یا وضعیت به منظور یکپارچه‌سازی کلیه اطلاعات موجود درباره موضوع مورد بررسی و نیل به یک راه‌حل یا فرضیه جهت موجه ساختن جهت‌گیری فرد تعریف شده است.
  • تفکر انتقادی به بررسی فرضیه‌ها، درک ارزش‌های نهفته، ارزیابی شواهد و سنجش نتیجه‌گیری‌ها گفته می‌شود.
  • تعریف تفکر انتقادی از نظر انیس عبارت است از تصمیم‌گیری راجع به اینکه کدام اقدام انجام شود و یا چه چیزی باور شود که با استفاده از تفکر تعمق‌آمیز و استدلال‌پردازی انجام می‌گیرد. انیس بیان می‌دارد: تفکر انتقادی، تفکری مستدل و منطقی است که بر تصمیم‌گیری ما در خصوص آنچه می‌خواهیم انجام دهیم یا باور داشته باشیم، متمرکز می‌شود.
  • از نظر پاول فرد ماهر در تفکر انتقادی از یک مجموع استانداردهای عقلانی در هنگام تفکر استفاده می‌کند که این استانداردها فرایند تفکر فرد را هدایت کرده و همچنین تفکر انتقادی او را پرورش می‌دهند.
  • از نظر استاهل و استاهل تفکر انتقادی، پرورش استدلال‌پردازی دقیق و منطقی است.
  • هالپرن تفکر انتقادی را اینگونه تعریف کرده است: استفاده از مهارت‌ها یا راهبردهای شناختی که موجب افزایش احتمال بروز یک فرایند مطلوب می‌شوند.
  • از نظر مور و پارکر‌ تفکر انتقادی تصمیم هدفمند برای پذیرش، رد یا معلق کردن یک داوری است.
  • بوردن و بیرد تفکر انتقادی را تحت عنوان یک فعالیت تفکری رده بالا طبقه‌بندی می‌کنند که مستلزم یک مجموعه مهارت‌های شناختی است.
  • از نظر پاسکارلا و ترزینی تفکر انتقادی به طرق گوناگون تعریف شده است لیکن به نوعی دربردارنده توانایی فرد برای انجام تمام امور، شامل شناسایی موضوعات و فرضیات اساسی در یک بحث، تشخیص روابط مهم، به عمل آوردن استنباط‌های صحیح از داده‌ها، به عمل آوردن نتیجه‌گیری در خصوص داده‌ها و اطلاعات، تعبیر و تفسیر نتیجه‌گیری به عمل آمده بر مبنای داده‌ها و ارزیابی شواهد یا موثق بودن آن‌ها است.
  • رود و همکارانش تفکر انتقادی را یک رویکرد هدفمند، منطقی و درون‌نگر برای حل مسائل یا پرداختن به مسائل، با در نظر گرفتن شواهد و اطلاعات کامل تعریف کرده‌اند.
  • ماتیو لیپمن تفکر انتقادی را چنین تعریف می‌کند: تفکر انتقادی، تفکری ماهرانه و مسئولانه است که قضاوت خوب را تسهیل می‌کند؛ زیرا 1) متکی بر معیارهایی است؛ 2) خود اصلاحی است؛ 3) به زمینه حساس است.
  • مک پک: کشش و مهارت داشتن در انجام فعالیت‌هایی که با نوعی شک‌گرایی منطقی آمیخته است.
  • استال و استال([4]):رشد پیوسته و منطقی الگوهای استدلال.
  • سیفرت: ‌تفکری منطقی در مورد مسائل پیچیده قابل بحث و اعمالی که مربوط به این مسائل است.
  • بنزلی: تفکری منطقی که مستلزم ارزیابی مدارک مربوط به ادعا است تا بتوان نتیجه صحیح را از مدارک استنتاج کرد.
  • فیشر: تفسیر و ارزیابی فعال و ماهرانه مشاهدات، ارتباطات، اطلاعات و گفتگوها.
  • مور و پارکر([5]): تصمیم‌گیری دقیق و تأملی برای قبول یا رد یا به تعویق انداختن قضاوت.
  • پاول و الدر: تفکری که صراحتاً قصد دارد بر مبنای قضاوتی صحیح، استانداردهای مناسب ارزیابی را به منظور تعیین ارزش، محاسن و مزایای صحیح یک چیز به کار گیرد.
  • انیس تفکر انتقادی را تفکر تأملی و عقلانی می‌داند که بر اساس آن به تصمیم‌گیری در مورد اعتقادات و اعمالی که انجام می‌دهیم، می‌پردازیم.

 

تفکر هنگامی عقلانی است که متفکر بکوشد مباحث را به دقت تجزیه‌وتحلیل کند، شواهد و مدارک معتبر را جستجو کند و به نتیجه نهایی، درست و معقول برسد.

 

  • اسمیت([6]) تفکر انتقادی را توان تمیز میان تعصب و سوگیری در استدلال و تمایل به بیان حقیقت ذکر می‌کند و آن را تفکر تجزیه‌وتحلیل ماهرانه جسورانه می‌نامد.
  • از نظر لیپمن تفکر انتقادی، تفکر ماهرانه و مسئولانه است که با اتکا بر معیارهای خود اصلاحگر و حساس به زمینه، موجب تسهیل قضاوت منطقی می‌شود.
  • جان دیویی از تفکر انتقادی با نام تفکر تأملی یاد کرده است. وی بیان می‌دارد که در نظر گرفتن یک عقیده یا یک فرض از علم با دقت و پافشاری کردن در مورد آن برای روشن کردن فرضیه‌ای که از آن حمایت می‌شود و بعدها نتایج به سوی آن تمایل دارد، نوعی تفکر تأملی است.
  • از دیدگاه نوسیچ تفکر انتقادی، تفکری توأم با تأمل و ژرف‌اندیشی، مبتنی بر معیار، موثّق و دقیق و مستدل است که سه رکن اصلی آن، بیان پرسش‌های عمیق، پاسخ منطقی به آن‌ها و باور به نتایج منطقی است.
  • دانیل و اوریاک تفکر انتقادی را به مثابه تفکر خاصی شناسایی و تبیین می‌کنند که با آن، به‌گونه‌ای روشمند درباره واقعیات و پدیده‌های موجود بحث و بررسی می‌شود تا در پرتو آن، قضاوت یا داوری ارزیابانه‌ای از آن‌ها به دست آید.
  • هالپرن و همکارانش تفکر انتقادی را برای توصیف تفکر هدفمند، مبتنی بر هدایت و راهنمایی و قراین و دلایل روشن به کار می‌گیرد.
  • از دیدگاه ایمیر تفکر انتقادی گونه‌ای از اندیشیدن منطقی درباره امور پیچیده و اتخاذ تصمیم درباره آن‌هاست که با ویژگی‌هایی نظیر کنجکاوی ذهنی، نظم فکری، تفکر تحلیلی، عمل عقلانی، اعتمادبه‌نفس و جستجوی پیوسته حقایق متمایز می‌شود.
  • انیس تفکر انتقادی را تفکر مستدل و تیزبینانه درباره اینکه چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم، تعریف می‌کند.
  • فاسیونه در پروژه‌ای با حمایت مالی انجمن فلسفی آمریکا یک گروه با 46 کارشناس را رهبری کرد و با استفاده از روش دلفی پژوهشی انجام داد و تفکر انتقادی را چنین تعریف کرد: قضاوت هدفمند و خود نظم‌دهنده‌ای که بر پایه نتایجی چون تفسیر، تجزیه‌وتحلیل، ارزشیابی و استنباط و همچنین، ملاحظات موقعیتی، مفهومی، روش‌شناختی، ملاکی یا زمینه‌ای قرار دارد.

[1] The Foundation For Critical Thinking

[2] Ennis

[3] Woolfolk

[4] Stahl & Stahl

[5] Moor & Parker

[6] Smith

[7] Lipman

اهمیت تفکر انتقادی

اهمیت پرورش مهارت‌های تفکر در حدی است که برخی صاحب‌نظران تفکر انتقادی را هدف عمده تحصیلات و تجارب دانشگاهی برشمرده‌اند و معتقدند آموزش فقط یاد دادن تفکر به فراگیر است. البته متفکران انتقادی در محیط کار نیز بسیار مهم هستند زیرا شرکت‌ها همیشه به راه‌حل‌های بهتر و آگاهانه‌تر نیاز دارند. تفکر انتقادی در محیط کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید:

  • تصمیم‌گیری را بهبود دهید، اعتبار استدلال‌ها و تأثیر بالقوه آن‌ها را ارزیابی کنید.
  • نظرات خود را در مورد یک موضوع شکل دهید، اخلاق و اعتمادبه‌نفس شخصی خود را توسعه دهید.
  • با همکاران و سرپرستان خود در یک سطح عمیق‌تر و روشنفکرانه‌تر مشارکت کنید تا روابط کاری محکم‌تری برقرار کنید.
  • کار خود را ارزیابی کنید تا روش‌های بهبود کیفیت و کارایی را تعیین کنید.
  • مهارت‌های درک بهتر را در گفتگو و مطالعه کردن پرورش دهید.

رفرنس مطالب:

سرفصل دوره آموزشی تفکر انتقادی

بخش اول: تعاریف تفکر انتقادی

  • تفکر همگرا و واگرا
  • هوش اجرایی
  • ماهیت تفکر انتقادی
  • تعاریف تفکر انتقادی
  • اهمیت تفکر انتقادی

بخش دوم‌: مفاهیم تفکر انتقادی

  • تفکر هوشمند
  • تفکر خودمحوری
  • ویژگی‌ها و صفات متفکران انتقادی
  • سطوح تفکر انتقادی
  • عناصر تفکر انتقادی
  • اجزای تفکر انتقادی؛ چرخه استدلال
  • اصول تفکر انتقادی
  • استانداردهای تفکر انتقادی
  • مراحل رشد تفکر انتقادی
  • فرایند تفکر انتقادی

بخش سوم‌: آموزش تفکر انتقادی

  • پرورش تفکر انتقادی‌
  • استراتژی‌های آموزش تفکر انتقادی
  • روش‌های آموزش تفکر انتقادی
  • نکات مهم در آموزش تفکر انتقادی

بخش چهارم: مهارت‌های تفکر انتقادی

  • مهارت‌های حرفه‌ای رهبران سازمانی‌
  • طبقه‌بندی مهارت‌های تفکر انتقادی
  • اهمیت مهارت‌های تفکر انتقادی
  • مهارت‌های اصلی تفکر انتقادی
  • فرایند حل مسئله با رویکرد تفکر انتقادی
  • مراحل ایجاد مهارت‌های تفکر انتقادی در یک تیم
  • سنجش مهارت‌های تفکر انتقادی

بخش پنجم: بهبود و توسعه تفکر انتقادی

  • پرسش‌هایی برای بهبود تفکر انتقادی
  • مهارت‌هایی برای بهبود و توسعه تفکر انتقادی
  • مراحل توسعه تفکر انتقادی
  • روش‌های بهبود و توسعه تفکر انتقادی
  • نکاتی برای بهبود و توسعه مهارت‌های تفکر انتقادی

بخش ششم: بازی‌ها و تمرینات تفکر انتقادی

  • مدل‌های تفکر
  • تله‌های ذهنی تفکر انتقادی
  • سم‌زدایی تکنیک‌های سمی تفکر
  • بازی‌های تفکر انتقادی
  • تمرینات تفکر انتقادی
  • ابزارهای تفکر انتقادی

یادآور می‌شود سرفصل‌های پیشنهادی فوق برای 16 ساعت آموزشی (یعنی 2 روز 8 ساعته) تدوین گردیده است و در صورتی که تعداد ساعات آموزشی کاهش یابد، مطالب مهمتر و به صورت فشرده تدریس می‌گردد.

منابع محتوایی دوره آموزشی تفکر انتقادی

محتوای ارائه شده در دوره تفکر انتقادی بر اساس کتاب‌های زیر که توسط دکتر جواد فقیهی‌پور تألیف شده، ساختاربندی گردیده است:

نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی تفکر انتقادی

نمونه اسلایدهای پاورپوینت ارائه شده توسط دکتر جواد فقیهی‌پور در دوره آموزشی تفکر انتقادی:

دکتر جواد فقیهی پور

مدت زمان دوره آموزشی تفکر انتقادی

مدت زمان پیشنهادی برای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی بین 1 روز (8 ساعت) تا 2 روز (16 ساعت) می‌باشد. هر چند با توجه به محدودیت‌های سازمانی چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ منابع مالی، می‌توان این دوره آموزشی را در تعداد ساعات کمتر و به صورت فشرده‌‌تری نیز برگزار نمود.

نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی تفکر انتقادی

در پایان دوره آموزشی در صورت تمایل گواهینامه پایان دوره به فراگیران اهدا می‌گردد که نمونه‌ای از آن را در تصویر زیر مشاهده می‌نمایید.

دکتر جواد فقیهی پور

نیازسنجی آموزشی دوره

در راستای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی و جهت هماهنگی بیشتر در خصوص کمیت و کیفیت محتوای دوره آموزشی با توجه به تعداد و سطح فراگیران و همچنین اهداف آموزشی شرکت یا سازمان خود، می‌توانید قبل از برگزاری دوره طی یک جلسه تلفنی یا آنلاین با مدرس دوره (دکتر جواد فقیهی‌پور) تماس داشته باشید تا نیازسنجی دقیقی صورت گرفته و بدین ترتیب اثربخشی آموزشی در سطح بسیار بالاتری تحقق یابد.

جهت تهیه کتاب، آگاهی از شرایط دوره‌های آموزشی و هماهنگی جلسات مشاوره

در پیام‌رسان‌های واتساپ، تلگرام یا ایتا به شماره‌های زیر پیام بگذارید.

09104949253

09104949254

مقالات مرتبط با تفکر انتقادی

برخی از مقالاتی که با محوریت تفکر انتقادی نگاشته شده است را در ادامه مشاهده می‌نمایید. برای مطالعه هر مطلب، روی آن کلیک کنید.
اشتراک گذاری:
برچسب‌ها: