تعریف سوگیری
در زبان انگلیسی واژه بایاس (Bias) به معنی تمایل داشتن به یک سمت، کج بودن، یا انحراف است. البته این معنی اصلی و ریشهای آن است. امروزه واژه بایاس برای مفاهیمی نظیر سوگیری و تبعیض نیز به کار میرود. در ادبیات مدیریتی و روانشناسی، معادل سوگیری برای این واژه انتخاب شده است. به بیان ساده میتوان گفت سوگیری در ارزیابی یک رویداد یا اطلاعات به معنی خنثی نبودن، یا بیطرف نبودن است. سوگیریها معمولاً به دلیل تجربیات پیشین، عقاید و باورهای افراد و به طور کلی مدل ذهنی آنها به وجود میآید.
- آیا خبر شکستن پای کسی بهخودیخود خوشحالکننده است؟ حال اگر آن فرد بهترین بازیکن تیم فوتبالی باشد که قرار است روز بعد با تیم شما بازی کند چطور؟
- اگر شخصی با توضیحات و شواهد علمی به شما بگوید که مصرف گوشت گاو برای انسان زیانآور است، ممکن است حرفش را قبول کنید. حال اگر شما تمام درآمدتان از پرورش و فروش گاو باشد چطور؟
وقتی پای ارزشها، عقاید و منافعمان در میان باشد، ما نسبت به اطلاعات خنثی برخورد نمیکنیم و نظرمان به یک سمت متمایل خواهد بود که این مسئله در بسیاری از موارد در تصمیمگیری و تفکر منطقی اخلال ایجاد میکند و باعث به وجود آمدن خطاهای شناختی متفاوتی میشود.
تعریف سوگیری شناختی
همه ما دوست داریم تا خود را موجوداتی منطقی و متفکر مستقل بدانیم که در زمان لازم به منطقیترین نتیجه ممکن میرسد. متأسفانه واقعیت کاملاً برعکس است. تفکر ما عمیقاً تحت تأثیر نواقص ذهنی قرار دارد که سوگیریهای شناختی نامیده میشوند.
سوگیریهای شناختی نخستین بار در دهههای 1970 و 1980 توسط عاموس تروسکی و دنیل کانمن مطرح گردید. سوگیریهای شناختی الگوهای ذاتی از تفکر هستند که منجر به تصمیمات و رفتارهای غیرمنطقی میشوند. سوگیریهای شناختی میتوانند از عملکرد خودکار مغز یا محدودیتهای شناختی مختلفی نشئت بگیرند که علیرغم تلاش عامدانه برای تفکر منطقی قادر به غلبه بر آنها نیستیم. سوگیریهای شناختی شدیداً بر نحوه درک و چگونگی تفسیر اطلاعات تأثیر میگذارند و غالباً فرایندهای تصمیمگیری را کنترل میکنند. برخی از شیوههای تأثیرگذاری سوگیری شناختی بر تفکر عبارتند از:
- اطلاعاتی را پردازش و به خاطر میآوریم که ایدهها، دیدگاهها و ارزشهای کنونی ما را تأیید میکنند.
- در زمینههایی که در آنها مهارت نداریم، توانمندیهای خود را دست بالا در نظر میگیریم.
- بر اطلاعاتی اتکا میکنیم که اغلب به خاطر میآوریم.
- تمایل داریم تا رویدادهای گذشته را قابلپیشبینیتر از آنچه واقعاً بودند در نظر بگیریم.
- از ضرر کردن بیشتر از دستیابی به چیزی با همان ارزش میترسیم.
- تمایل داریم تا تصمیمات را تنها بر اساس نتایج آنها قضاوت کنیم.
چاروپات و دویس سوگیری شناختی را به عنوان اصطلاحی برای همه تحریفات در ذهن انسان که به سختی قابل جلوگیری است، معرفی نمودهاند. به طوری که فرد در هنگام تصمیمگیری منجر به ادراک یا قضاوتی میشود که به طور سیستماتیک از واقعیت فاصله میگیرد. سوگیریها معمولاً به طور ناخودآگاه و اتوماتیک به کار گرفته میشوند و بدون اینکه افراد از اثر و وجود آنها آگاه باشند، اتفاق میافتند. سوگیریها در همه جنبههای زندگی رخ میدهند. همچنین آنها در زندگی روزمره میتوانند به صورت ناخودآگاه جایگزین محاسبات ریاضی پیچیده شوند. بر همین اساس، قضاوتهای افراد در زندگی، اغلب به جای روشهای مرسوم تجزیهوتحلیل، متکی به سوگیریهای شناختی آنها است. منظور از سوگیری شناختی، باورها یا عقاید تحریفشده یا از پیش شکل گرفته است که باعث میشود تفکر و استدلال فرد دچار نقصان و تحریف شود، انتخاب عقلانی و قضاوت صحیح نکند، نتیجهگیری نادرست کند و تصمیم غلط بگیرد. خطاها و سوگیریها به دلیل تمایل انسان به راههای میانبر و تأکید بیش از اندازه بر تجربه، احساسات بیاساس، توهم و محاسبات سرانگشتی و به طور کلی فاصله با واقعیت، رخ میدهد. در برخی مواقع سوگیری ممکن است نتایج مثبت داشته باشد. ولی احتمال بروز نتایج منفی آن بسیار بیشتر است.
سوگیری شناختی یک خطای سیستماتیک در تفکر است که هنگامی رخ میدهد که افراد در حال پردازش و تفسیر اطلاعات در جهان پیرامون خود هستند. این سوگیری بر تصمیمات و قضاوتهایی که میگیرند تأثیر میگذارد. مغز انسان قدرتمند است اما محدودیتهایی دارد. سوگیریهای شناختی اغلب نتیجه تلاش مغز شما برای سادهسازی پردازش اطلاعات است. سوگیریها معمولاً به عنوان یک قاعده کلی عمل میکنند که به شما کمک میکند جهان را درک کنید و با سرعت نسبی تصمیم بگیرید.
- برخی از این سوگیریها مربوط به حافظه است. نحوه یادآوری یک واقعه به دلایل زیادی ممکن است مغرضانه باشد و این بهنوبه خود میتواند منجر به تفکر مغرضانه در تصمیمگیری شود.
- سوگیریهای شناختی دیگر ممکن است مربوط به مشکلات توجه باشد. از آنجا که توجه یک منبع محدود است، مردم باید در مورد آنچه در جهان پیرامون خود توجه میکنند انتخاب نمایند.
به همین دلیل، سوگیریهای ظریف میتواند در نحوه مشاهده و تفکر شما در مورد جهان تأثیر بگذارد. در واقع سوگیری شناختی به نوعی توجه در پردازش اطلاعات گفته میشود که به واسطه آن افراد به برخی از محرکهای پیرامون بیشتر توجه میکنند و برخی دیگر را نادیده میگیرند؛ به عبارت دیگر، سوگیری شناختی نوعی برتریگزینی سازمان یافته در توجه و پردازش محرکهای محیطی میباشد. در واقع سوگیری شناختی خطاهای ذهنی هستند که به صورت نظاممند به گرایش، دیدگاه، خیال یا باوری اشتباه منجر میشود و در تصمیمگیری، استدلال، ارزیابی، یادآوری و شناخت اشخاص تأثیر میگذارد.
بهزعم صاحبنظران علل سوگیری شناختی عبارتند از: هیجانات، انگیزههای فردی، محدودیت توانایی ذهن در پردازش اطلاعات و همچنین فشارهای اجتماعی. البته سوگیری شناختی ممکن است با افزایش سن به دلیل کاهش انعطافپذیری شناختی نیز افزایش یابد. شایان ذکر است که سوگیری شناختی منجر به خطاهای ادراکی و تفسیری میشود.
1- خطای ادراکی
خطای ادراکی ناشی از فعالیتهای ناخودآگاه ذهنی در پردازش اطلاعات میباشد و باعث میشود تصمیمگیرندگان اطلاعات را به صورت نادرست پردازش کنند و به تصمیمات و قضاوتهای نادرست روی آورند. خطای ادراکی در واقع خطایی است که هنگامی اتفاق میافتد که یک ناهنجاری در یک تصویر، شخص، موقعیت و… وجود داشته باشد اما توسط فرد مشاهده نشود.
2- خطای تفسیری
خطای تفسیری خطایی است که هنگامی رخ میدهد که یک ناهنجاری در یک تصویر، شخص، موقعیت و… شناسایی شود اما معنی یا اهمیت آن به اشتباه تفسیر شود.
3- خطای تشخیصی
خطای تشخیصی به عنوان یک تشخیص از دست رفته، اشتباه یا تأخیری تعریف میشود که میتواند نتیجه خطاهای ادراکی یا تفسیری باشد.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.