نقش گیمیفیکیشن در تحقق اهداف
برای واژه لاتین گیمیفیکیشن، در زبان فارسی، اصطلاحات متعددی ارایه شده است که همه به یک مفهوم اشاره میکنند. بازیوارسازی، بازی کاری، بازیپردازی، بازیانگاری، بازیسازی و بازیآفرینی از جمله معادلهای فارسی این واژه هستند. در واقع گیمیفیکیشن، برنامهای کاربردی است که از مفاهیم بازی برای تغییر رفتار در وضعیتهایی با بافت و شرایط متفاوت از بازی، استفاده میکند. گیمیفیکیشن میتواند در فرآیندهای کسبوکار (برای مثال جلب مشتری) و در خروجیها (مثل میزان فروش کارکنان) به کار گرفته شود. به علاوه، این مفهوم، در قالب شرکتکنندگان خارج از سازمان (مثل همکاری توسعه محصول با مشتریان) و یا در داخل شرکت (بهبود رضایت کارکنان) نیز کاربرد دارد. رابسون و همکارانش توجه به مفهوم گیمیفیکیشن را حاصل سه جریان زیر میدانند که عبارتند از:
- اهمیت یافتن صنعت بازیهای رایانهای و دانش جدید در مورد طراحی و مدیریت تجربههای بازی؛
- فراگیری رسانههای اجتماعی و فناوریهای مبتنی بر وب؛
- توجه شرکتها به مشارکت و وفاداری بیشتر مشتریان داخلی و خارجی.
امروزه، با ورود و توسعه فناوری گیمیفیکیشن، مرز بین بازی و فعالیتهای جدی بیش از پیش کمرنگ شده است. همانطور که شاهد هستیم، علاقه به استفاده از گیمیفیکیشن روز به روز در زمینههای مختلف همچون کسبوکار، آموزش، سلامت، رسانه و سایر زمینهها افزایش یافته است. اگر ما معتقد به گفتهای باشیم که تمام تحلیلگران مشهور آمریکا بر سر آن متفقالقول هستند، باید بپذیریم که هیچ چیز به اندازه سه مقوله تلفن همراه، رسانههای اجتماعی و گیمیفیکیشن زندگی ما را تحت تأثیر قرار ندادهاند. بر اساس گفتههای اخیر این کارشناسان، گیمیفیکیشن در آینده بیشترین تأثیر را بر زندگی ما دارد. سیاستمدار آمریکایی آل گور در مورد اهمیت گیمیفیکیشن و تأثیراتی که این فناوری میتواند بر زندگی آدمها داشته باشد، در هشتمین جشنواره سالانه «بازی برای تغییر» در ژوئن سال 2013 اعلام کرد: بازی یک نُرم جدید است و بر اساس فرض دموکراسی هرکسی این حق را دارد که بازی کند.
در چندین سال اخیر، چندین تعریف برای اصطلاح گیمیفیکیشن ارائه شده است:
فرهنگ واژگان مریام وبستر، گیمیفیکیشن را اینگونه تعریف کرده: فرآیند افزودن بازی یا عناصر بازیگونه به چیزی (به عنوان یک وظیفه) چنانکه باعث افزایش تعلقخاطر شود. هرچند گیمیفیکیشن از مکانیکهای بازی استفاده میکند، ولی واقعاً بازی خلق نمیکند.
ورباخ از دیدگاه یک طراح به گیمیفیکیشن مینگرد و گیمیفیکیشن را روشی برای شبیه کردن هرچه بیشتر کارها به بازی میداند.
هاماری نیز از دیدگاه خدمات کسبوکار، گیمیفیکیشن را روند ارتقای خدمات مختلف با استفاده از گیمیفیکیشن جهت افزایش ارزشافزوده تولیدی توسط کاربران تعریف میکند.
فیتز-والتر و همکارانش گیمیفیکیشن را چنین تعریف میکنند: «افزودن عناصر بازی به یک برنامه برای ایجاد انگیزه». گیمیفیکیشن از چالش، رقابت، هیجان و لذت برای پاداش دادن به کارکنان و انجام کارهای روزمره آنها با جذابیت و سرگرمی بیشتر استفاده میکند. گیمیفیکیشن کمک میکند تا بتوان پاداشها، سرگرمی و شبکههای اجتماعی را روی یک پلتفرم قرار داد.
گیب زیکرمن یکی از محققان و فعالان شناخته شده در زمینه گیمیفیکیشن، این مفهوم را فرآیند تفکر و استفاده از مکانیکها و دینامیکهای بازی به جهت تعامل با کاربران و حل مسائل گوناگون در حوزههای درون سازمانی و برون سازمانی میداند.
به زعم ویچ و همکارانش گیمیفیکیشن طراحی مؤلفههای بازی است که در شرایط دنیای واقعی به کار گرفته شده است تا برای کاربران، تجربه دنیای بازی را خلق کند.
مارچسکی ضمن مطرح نمودن این موضوع که بهیقین انجام کارهای روزمره با استفاده از ابزار بازی جذابتر و دلپذیرتر خواهد بود، تعریف شخصی خود از گیمیفیکیشن را چنین بیان میدارد: به کار بردن استعارات و تشبیهات مرتبط با حوزه بازی در قالب فعالیتهای روزمره زندگی به منظور تحت تأثیر قرار دادن رفتارها، بارور نمودن انگیزهها و تقویت حس مسئولیتپذیری و مشارکت بین افراد. این نگاه روانشناسانه به گیمیفیکیشن را میتوان در تعریفی دیگر نیز دنبال نمود: گیمیفیکیشن یعنی فرآیند تقویت ارائه خدمات با بهرهمندی از مشوقهای انگیزشی جهت عجین ساختن تجارب حاصل از بازی و پیامدهای رفتاری افراد.
لئو و همکارانش گیمیفیکیشن را این گونه توصیف میکنند: ایده در حال ظهور با استفاده از عناصر طراحی به منظور مشارکت جذابتر و بیشتر در کارهای روزمره.
ساهین و همکارانش عنوان میکنند که گیمیفیکیشن یک برنامه کاربردی با استفاده از عناصر بازی و فنون طراحی بازیهای دیجیتال در شرایط غیربازی برای مشارکت و انگیزه افراد برای رسیدن به اهدافشان است.
پالمر و پتروسکی تأکید دارند که گیمیفیکیشن، به هیچ عنوان بازی کردن نیست؛ بلکه مربوط به نهادینه کردن تفکّر بازیگونه یا مکانیکهای بازی در فعالیتهای روزمره مثل خرید کردن، تمرین کردن یا کار کردن با یک کامپیوتر شخصی است تا تجربهای را جذاب، لذتبخش و مؤثر نماید. از اینرو، گیمیفیکیشن، به تحقق اهدافی کمک میکند که فراتر از زمینه بازی مطرح میشوند. این موضوع با سایر بازیهای جدی و فرایندهای یادگیری بازیمحور تفاوت دارد. گیمیفیکیشن، به طور مستقیم عناصر بازی را درون زمینههای غیر بازی به کار میگیرد تا کارها یا رفتارهای موردنظر وادار به انجام شوند.
دتردینگ و همکارانش گیمیفیکیشن را استفاده از تفکر بازی و عناصر طراحی بازی در زمینههای غیر بازی تعریف میکنند. همانطور که دتردینگ و همکارانش به موضوع توجه داشتهاند، گیمیفیکیشن به بازیها اطلاق میشود، نه بازی کردن. مفهوم «عناصر طراحی بازی» و «زمینه غیر بازی» هر دو بحثبرانگیز هستند زیرا هیچ لیست جامعی از عناصر بازی وجود ندارد؛ بنابراین، بدون آگاهی از اهداف طراحان و یا تجربیات کاربر نمیتوان تعیین کرد که یک سیستم، یک برنامه گیمیفاید است یا یک بازی. برای رفع این مسئله، ورباخ گیمیفیکیشن را به عنوان «فرآیند انجام فعالیتهای بازی مانند» بازتعریف میکند.
هواتاری و هاماری نیز با تعریف دتردینگ و همکارانش موافق نیستند زیرا معتقدند که بایستی تمرکز بیشتر روی تجربه کاربر باشد. از اینرو آنها گیمیفیکیشن را به عنوان فرایندی برای ارتقاء خدمات با امکانات لازم برای تجربه کامل بازی به منظور پشتیبانی از ارزشآفرینی کلی برای کاربران تعریف میکنند.
قطعاً تعریف دتردینگ و همکارانش پرکاربردترین تعریف صاحبنظران برای معرفی مفهوم گیمیفیکیشن میباشد ولی مناسبترین و کاملترین تعریف را گارتنر ارائه میدهد: گیمیفیکیشن، استفاده از مکانیکهای بازی و طراحی تجربه برای مشارکت دیجیتالی و ایجاد انگیزش در افراد برای تحقق اهدافشان است.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.