هوش نگرشی سازمانی

الف- تقویت هوش نگرشی فردی

1- تشخیص دهید که نگرش بد شما از کجا شروع شده است

شاید تغییر نگرش شما اخیراً اتفاق افتاده است. آیا اخیراً شغل یا موقعیت جدیدی را شروع کرده‌اید؟ آیا وظایف شما عوض شده است یا مدیرتان تغییر کرده است؟ آیا یکی از همکاران موردعلاقه شما ترک خدمت کرده است؟ آیا احساس می‌کنید دوستان دیگری در شرکت ندارید؟ دانستن اینکه چه موقع نگرش بد شما شروع شده است می‌تواند در تعیین علت به شما کمک کند.

• اگر همیشه در محیط کار خود نگرش بدی نداشته‌اید، این احتمال را در نظر بگیرید که مشکل به طور کامل به خاطر شما نباشد. هیچ کسی در خلأ زندگی نمی‌کند و مواردی مانند رئیس بددهن و همکاران منفی می‌توانند تأثیر قابل‌توجهی بر نگرشتان داشته باشند.
• اگر قبلاً از کار خود لذت می‌بردید و اکنون احساس منفی نسبت به آن دارید، آنچه تغییر کرده است را در نظر بگیرید. آیا موقعیت جدیدی را برعهده گرفته‌اید؟ شاید هنوز احساس راحتی در انجام وظایف جدید خود را ندارید.

2- در مورد احساسات خود تأمل کنید

اکنون که تعیین کرده‌اید که از چه روزی رفتار بد شما شروع شده است، به این تفکر کنید که دقیقاً در این لحظه‌ها چه احساسی دارید. احساس خود را هنگام نگرش منفی بنویسید. شاید احساس ناامیدی، خستگی، بی‌حوصلگی یا کم‌ارزش بودن داشته باشید.

• به عنوان مثال، تصور کنید این اتفاق را در محیط کارتان مشاهده می‌کنید: «رئیس به خاطر تأخیر در انجام یک پروژه سر من فریاد کشید. من احساس می‌کردم واقعاً خنگ و احمق هستم». این مطلب نشان می‌دهد شما باید به رئیس خود بگویید که با شما سازنده‌تر صحبت کند و همچنین باید به یاد داشته باشید که انجام اشتباهی گاه‌به‌گاه به معنای احمق بودن نیست.

3- مسئولیت نگرش خود را بر عهده بگیرید

اگرچه شرایط شما قطعاً می‌تواند روی احساس شما تأثیر بگذارد، اما نگرشتان را توسط نحوه برخوردتان با شرایط می‌توانید توسعه دهید. شما به تنهایی تعیین می‌کنید که چگونه به یک موقعیت پاسخ دهید. تشخیص اینکه تغییر از شما آغاز می‌شود اولین قدم برای بهبود نگرش شماست.

• به عنوان مثال، حتی اگر یک رئیس وحشتناک یا یک همکار منفی داشته باشید، باز هم می‌توانید انتخاب کنید که پاسخ منفی یا مثبت بدهید. آیا شما در ایجاد مشکل مشارکت خواهید کرد، یا برای بهتر کردن آن تلاش خواهید نمود؟
• منفی‌نگری می‌تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود. اجازه ندهید خودتان یک انتقال‌دهنده باشید.

4- تلقین‌های مثبت را بیان کنید

در طول روز تفکر خود را از طریق تلقین‌های مثبت اصلاح کنید. جملاتی را بسازید که از قدرت، یقین و اعتمادبه‌نفس شخصی صحبت می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید: «امروز می‌خواهم از دانش فناوری اطلاعات خود برای بهبود وب‌سایت شرکت استفاده کنم. من پرتلاش و کوشا خواهم بود و تمام تلاشم را می‌کنم». اگر هر روز چندین بار این تلقین‌های مثبت را تکرار کنید، می‌توانید ضمیر ناخودآگاه خود را به سوی افکار مثبت سوق دهید. با ارسال پاسخ‌های مثبت به ضمیر ناخودآگاه خود، احساسات مثبتی را تحریک می‌کنید که سپس به عمل تبدیل می‌شوند.

• تلقین‌های خود را معطوف به مواردی کنید که بر آن‌ها کنترل دارید. اگر تلقین‌های مثبتی را امتحان کنید که به عملکرد یا پاسخ دیگران متکی باشد، به خوبی متوجه می‌شوید که نتیجه نمی‌دهد، زیرا به غیر از خود نمی‌توانید رفتار کسی دیگر را کنترل کنید.
• به عنوان مثال، یک تلقین غیرمفید می‌تواند اینگونه بیان شود: «امروز همه چیز عالی پیش خواهد رفت». چرا که شما بر همه چیز کنترلی ندارید. یک همکار ممکن است روز سختی داشته باشد. یک پرونده مهم ممکن است دچار مشکل شود. شما ممکن است ناهار خود را روی خودتان بریزید. با این حال، اگر تلقینی مانند «من به اندازه کافی قوی هستم تا بتوانم هر آنچه زندگی امروز سر راهم قرار می‌دهد را پشت سر بگذارم» تکرار کنید، روی آنچه می‌توانید انجام دهید تمرکز کرده‌اید و بسیار مفید خواهد بود.

5- عمیق تفکر کنید

اگر کوچک تفکر کنید، به اهداف کوچک دست خواهید یافت. اگر بزرگ تفکر کنید، به احتمال زیاد به هدفی می‌رسید که فراتر از رؤیاهای شما خواهد بود. وقتی به خود مجال آن را می‌دهیم تا نگرشی داشته باشیم که مرزها را در هم بشکند می‌توانیم افرادی که همان نگرش را دارند جذب ‌کنیم؛ به عبارت دیگر با بزرگ اندیشی، متفکران بزرگی را خواهیم یافت. آیا می‌خواهید تیمی پر از متفکران بزرگ داشته باشید؟ آیا می‌خواهید جلساتی داشته باشید که در آن ایده‌ها به اشتراک گذاشته شده و طرح‌های مثبتی ساخته شود؟ آیا می‌خواهید رهبران خود را از تیم‌تان ارتقاء دهید و آن‌ها را در حرفه خود به جایگاه‌های جدید برسانید؟ همه چیز با نگرش مثبت شروع می‌شود.