آنچه در این صفحه میخوانید:
- اهمیت برگزاری دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- سرفصل دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- منابع محتوایی دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- مدت زمان دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
- دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت مدیریت نشاط سازمانی
- نیازسنجی آموزشی دوره مدیریت نشاط سازمانی
- رزومه استاد دوره؛ دکتر جواد فقیهیپور
اهمیت برگزاری دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
مقدمه
کار یکی از ابعاد مهم زندگی افراد است. کار افراد در ازای جبران خدمات پولی از جمله دستمزد یا سایر مزایا صورت میگیرد و یا در ازای دریافت پاداشهای غیرپولی از جمله تحقق نیازهای روانشناختی انجام میشود. در دنیای در حال تغییر کنونی، دنیای کار به سرعت در حال تغییر است. محیط در حال تغییر کار (به طور مثال بینالمللی شدن روز افزون کسب و کار، تکنولوژیهای جدید و فعالیتهای نوین سازمانی)، ماهیت در حال تغییر کار را در پی دارد. ماهیت کار تحت عنوان «محتوای واقعی شغل یا ویژگیهای کار» تعریف میشود. بر اساس دیدگاه مدیریت منابع انسانی، اقدامات مدیریت منابع انسانی از جمله کوچکسازی، برونسپاری و استخدام موقت، بر ماهیت و محدوده کار تاثیرگذار است. کوچکسازی و تجدید ساختار شرکتها که با هدف کاهش نیروی کاری در جهت بهبود عملکرد سازمانی انجام میشود نارضایتی کارکنان از شغل خود را در پی دارد. کارکنانی که عدم امنیت شغلی را تجربه میکنند، نسبت به سازمان خود تعهد پایینتری دارند و تمایل به ترک شغل دارند. رضایت شغلی کارکنان تاثیر مثبتی بر عملکرد سازمان دارد. اگر کارکنان نسبت به شغل خود رضایت داشته باشند، بهرهوری آنها افزایش خواهد یافت. امروزه سازمانهای سالم، سازمانهایی هستندکه به همان اندازه که به تولید و بهرهوری اهمیت میدهند به سلامت روانی و جسمی کارکنان توجه دارند. با سلامت افراد، سلامت سازمان نیز تضمین خواهد شد و سازمان سالم میتواند از بهرهوری، توانمندی و کارایی لازم برای دنیای توأم با رقابت برخوردار شود. شادي در محیط کار زمانی حاصل میشود که فرد جهت دستیابی به اهداف کاري خود از تواناییها و استعدادهاي خود استفاده مینماید. مدیران باید توجه داشته باشند که مدیریت اثربخش بدون توجه و اعتماد به سلامت و بهداشت روانی کارکنان حاصل نمیگردد. از نظر کامپتون مهمترین عامل در سلامت روانی، نشاط میباشد. توجه به نشاط کارکنان در سازمان و فراهم کردن زمینههایی برای نشاط کارکنان راهی موثر و قابل اعتماد برای دستیابی به سلامت روان کارکنان است. در بهداشت روانی، شادمانی عواطف مثبت را افزایش و عواطف منفی را کاهش میدهد و از طرف دیگر به افزایش رضایتمندی و در نتیجه بهرهوری منجر میگردد. بر اساس مطالعات پیشین، کارکنان خوشحال کارکنان مولد هستند. در مقابل ناخشنودی و عدم نشاط در محل کار باعث کاهش بهرهوری خواهد شد. نشاط از سویی عواطف مثبت پرسنل را افزایش میدهد و از طرفی باعث کاهش عواطف منفی آنان می شود و در نتیجه افزایش بهرهوری را سبب میشود. نشاط برای همه افراد در همه فرهنگها مفهومی عام است چرا که هر فردی جویای شادی و نشاط است. نشاط به بهزیستی ذهنی و یا رضایت از زندگی افراد مرتبط است. بنابراین نشاط در محل کار به رضایت زندگی و کار افراد یا بهزیستی ذهنی درمحل کار اشاره دارد. نشاط در محل کار هم برای افراد و هم برای سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است با این وجود تحقیقات در مورد نشاط کارکنان در سازمانها محدود است.
ماهیت شادی و نشاط در محیط کار
شادی و نشاط سازمانی با رویکردی بر رضایت شغلی کارکنان: در رفتار سازماني براي سنجش رضايت شغلي، مدلهاي متعددي ارائه شده كه از ميان آنها ميتوان به شاخص توصيفي شغل (1969) و مدل مينهسوتا كه در قالب دو پرسشنامه بلند (1967 و 1977) و پرسشنامه كوتاه (1977)، موجود است، اشاره كرد. همچنين پيمايش رضايت شغلي و مدل مقياس چهرهها([1]) از مدلهاي سنجش رضايت شغلي محسوب ميشوند. در اين راستا مدل شاخص توصيفي شغل كه توسط اسميت و همکارانش طراحي شده داراي پنج معيار رضايت از سرپرست، همكاران، حقوق و مزايا، فرصتهاي ارتقا و محيط كاري است كه از ميان ابعاد پنچ گانه، محيط كار نسبت به سايرين داراي اهميت و وزن كمتري است. اما امروزه به سبب ظهور شركتهاي دانشي و با توجه به حضور نسل جديدي از شاغلان كه از آنها با عنوان متولدين نسل اينترنت ياد ميشود، عامل پنجم يعني محيط كار، اهميت زيادي پيدا كرده است كه در تأئيد اين مدعا ميتوان به اقدامات شركت گوگل در زمينه طراحي محيط و فضاي كاري اشاره كرد. براي مثال، در شركت گوگل، كاركنان محل كار خود را به شكل دلخواه چيدمان كرده، رنگ مورد علاقه خود را براي اتاقها و تجهيزات اداري انتخاب ميكنند يا استخر و ميز فوتبالدستي در ساختمان شركت قرار داده شده تا كارمندان در زمانهاي كاري از آنها استفاده كنند يا حتي براي تردد بين واحدهاي سازمان اسكوتر سوار شوند. از سوي ديگر، مجموعه متنوعي از غذاها براي كارمندان سرو ميشود. افزون بر اينها، گوگل چند شركت مشاورهاي را براي متنوع كردن اقدامات خود به خدمت گرفته است. البته در اين زمينه شركت گوگل تنها نيست، شركتهاي ديگري نيز هستند كه در سال و به صورت سرانه براي شاد كردن كارکنان خود مبلغ 700 پوند هزينه ميكنند. اقدامات شركتهايي مانند گوگل، سؤالهايي را در حوزههاي جامعهشناسي، روانشناسي، اقتصاد و پزشكي پديد آورده است كه تجميع پاسخهاي ارائه شده به اين سؤالها، ارائه مفهوم سرگرمی در سازمان([2]) است كه به نوعي مدل مختصر شده رضايت شغلي محسوب شده، در آن تنها به سه عامل همكاران، سرپرستان و محيط كاري توجه ميشود. البته در زمينه شادي سؤالهاي ديگري نيز مطرح هستند كه پژوهشگران درصدد پاسخگويي براي آنها برآمدهاند. سؤالهايي مانند اين كه شادي چگونه ايجاد ميشود، چه عواملي بر شادي تأثير ميگذارند و يا اين كه شادي به چه نتايجي منجر ميشود. البته در زمينه شادي بايد به ترجيحات و ويژگيهاي شخصيتي كاركنان نيز توجه كرد.
شادی و نشاط سازمانی با رویکردی بر تعلق خاطر کارکنان: جريانهاي اخير روانشناسي مثبت، مفهومي به نام تعلق خاطر کاری([3]) را معرفي كرده است كه به جنبههاي مثبت سلامتي كاركنان مربوط ميشود. از نظر بيكر و همكارانش (2011) نام تعلق خاطر کاری، تركيبي از توانايي انجام كار (انرژي و نشاط) و تمايل براي انجام كار (مشاركت و فداكاري) است. براي مفهوم تعلق خاطر کاری چندين رويكرد در حوزه آكادميك وجود دارد. سه رويكرد كلي توسط اسچافلي (2002)، شايروم (2003) و بريت (2006) مطرح شده است. در حالي كه اين سه رويكرد در برخي از روشهاي مهم، مشابه هستند، اما در مورد مفهومسازي و سنجش نام تعلق خاطر کاری تفاوتهاي اساسي بين آنها وجود دارد. مدل اسچافلي و بيكر براي تعلق خاطر کاری سه مؤلفه را معرفي ميكنند كه عبارت است از: نشاط، فداكاري و جذب كار شدن. نشاط به سطح بالاي انرژي، انعطافپذيري ذهني در كار، تمايل براي سرمايهگذاري تلاش در كار (تلاش بسيار) و مقاومت در برابر مشكلات كاري، اشاره دارد. فداكاري به احساس اهميت، اشتياق، الهامبخشي و چالش در كار اشاره دارد. جذب كار شدن به معناي تمركز بالا در كار و غرق در كار شدن تعريف ميشود؛ به طوري كه زمان براي فرد به سرعت سپري شده و جدا شدن از كار برايش مشكل باشد. مدل شايروم (2003) يك ساختار مشابه اسچافلي و همكارانش براي تعلق خاطر کاری در نظر ميگيرد كه آن را نشاط مينامد. گرچه نشاطي كه توسط شايروم مطرح ميشود، مشابه با ساختار نام تعلق خاطر کاری اسچافلي است؛ اما شايروم، مدل اسچافلي را مورد انتقاد قرار داده است. وي بيان ميكند كه فاكتور نشاط در مدل اسچافلي صرفاً به عنوان يك سازه غير مبهم در نظر گرفته شده است. همچنين تعلق خاطر کاری با ساير سازههاي روانشناختي ارتباط نزديك دارد، مانند حضور روانشناختي، مشاركت در كار و انعطافپذيري. براي برطرف كردن اين مشكلات، شايروم مفهومسازي چند بُعدي از نشاط ارائه داد كه انعكاسدهنده سه احساس قدرت جسماني، انرژي عاطفي و سرزندگي شناختي است. رويكرد بريت نگرش سادهتري به تعلق خاطر کاری دارد. اين رويكرد تعلق خاطر کاری را به عنوان احساس مسئوليت و تعهد فرد به عملكرد كاري در نظر ميگيرد، به طوري كه عملكرد كاري براي فرد بسيار مهم باشد. بريت و همكارانش (2007) بيان ميكنند زماني كه افراد درگير كار ميشوند، آنها نسبت به عملكرد خود احساس مسئوليت ميكنند كه اين احساس مسئوليت هويت افراد را تحت تأثير قرار ميدهد. بر خلاف مدل اسچافلي و شايروم، مدل بريت، تعلق خاطر کاری را به عنوان سازهاي تك عاملي در نظر ميگيرد و آن را با سه طبقه مفهومي شامل مسئوليت براي عملكرد، تعهد براي عملكرد و اهميت عملكرد براي فرد ميسنجد. هر محققي ممكن است يكي از اين سه رويكرد را براي مفهومسازي نام تعلق خاطر کاری انتخاب كند؛ چون اين سه رويكرد از معروفترين رويكردهاي موجود براي تعلق خاطر کاری است. هر كدام از اين رويكردها نيز داراي شواهد نظري و تجربي هستند كه از آن حمايت ميكند. هر سه رويكرد، معياري است براي توضيح احساس كاركنان در محيط كاري است. نتايج پژوهشي كه به بررسي و مقايسه اين سه رويكرد پرداخته است، نشان داد كه مقياس شايروم، بصيرتهاي بهتري را براي توضيح اينكه يك شخص در كارش چگونه ميباشد، ارائه ميدهد. شايروم (2004) نشاط را يك سازه احساسي ميداند و آن را اينگونه تعريف ميكند: نشاط حالتي مثبت است كه در پاسخ به تعامل دائمي فرد با عناصر معنيدار شغل و محيط كاري حاصل شده و سه احساس به هم مرتبط را شامل ميشود كه عبارت است از: قدرت جسماني، انرژي عاطفي و سرزندگي شناختي و لذا نشاط هم با فاكتورهاي جسمي و هم با فاكتورهاي رواني مرتبط است كه با سرزندگي و انرژي مشخص ميشود. نشاط مانند ساير مفاهيم احساسي، ميتواند يك حالت و يا يك ويژگي باشد. اين دو ديدگاه به تفاوت سطح نشاط بين افراد و درون افراد اشاره دارد. نشاط به عنوان حالت، احساسي مثبت و مجزا است كه ميتواند از رويدادها و موقعيتهاي دروني و بيروني ناشي شود. زماني كه نشاط به عنوان يك حالت در نظر گرفته ميشود، به تغييرات آن درون فرد در يك روز كاري توجه ميشود. در حالي كه نشاط به عنوان يك ويژگي با شاخصهايي مانند تلاش، انرژي، انعطافپذيري و مقاومت در برابر مشكلات كاري مشخص ميشود. زماني كه نشاط به عنوان يك ويژگي در نظر گرفته ميشود، به تغييرات آن بين افراد توجه ميشود. نشاط از طريق سه مؤلفه قدرت جسماني، انرژي عاطفي و سرزندگي شناختي عملياتي ميشود. قدرت جسماني و انرژي عاطفي با استفاده از چهار گويه و سرزندگي شناختي با سه گويه سنجيده ميشود.
[1] Faces Scale
[2] Fun in Workplace
[3] Work Engagement
تعریف نشاط کارکنان در محیط کار
نشاط به تجربه مکرر حالات و عواطف مثبت و احساس رضایت کلی نسبت به زندگی اشاره دارد. نشاط در محیط کار زمانی حاصل میشود که فرد جهت دستیابی به اهداف کاری خود از تواناییها و استعدادهای خود استفاده مینماید. استعدادها شامل مجموعهای از تواناییهای ذهنی، جسمی، روانی است که در درون هر فرد به طور متفاوت وجود دارد. توانمندیهای درونی، سرمایههای وجودی هر فرد است که اگر به کار گرفته شوند، احساس رضایت و شادی ماندگار ایجاد خواهد کرد. برای تسخیر قلبهای مشتریان، سازمان به کارکنانی نیاز دارد که نسبت به کار خود تعلق خاطر داشته باشند و به طور فعال اشتیاق و نشاط خود را به مشتریان انتقال دهند. همچنین رضایت مشتریان امری بسیار حیاتی در کسب و کار است. به منظور داشتن مشتریان با نشاط، رضایتمند و وفادار، سازمآنها باید کارکنانی بانشاط، رضایتمند و وفادار داشته باشند. لورل ادموند و جسیکا رایس جونز مدت طولانی در مورد نشاط در محل کار به تحقیق و بررسی پرداختهاند. بر اساس یافتههای آنان، نشاط در محل کار تحت این عنوان تعریف میشود: به کارگیری آگاهانه از منابعی که دارا هستید به بهترین شکل ممکن برای غلبه بر چالشهایی که با آن روبرو هستید. به طور فعال لذت بردن از فرازها و مدیریت کاستیها به شما کمک خواهد کرد عملکرد خود را بهبود بخشید و به تواناییهای بالقوه خود دست یابید و این نه تنها موجب نشاط شما میشود بلکه نشاط سایر افراد را که تحت تاثیر آنچه که شما انجام میدهید قرار میگیرند و از آن انرژی دریافت میکنند نیز در پی دارد. ایجاد فضای تؤام با محبت، رابطه با دوستان، تجارب موفق و محیط کار و فضای فیزیکی مناسب میتواند در رشد عواطف و به ویژه نشاط مهم باشد. همچنین تمرین ورزشی و احساس موفقیت، روابط سالم در محیط کار، بها دادن به کارکنان و دخالت دادن آنها در امور مربوط به کار و سازمان میتواند در اثربخشی عواطف مثبت اثرگذار باشد. افراد با خواستهها و آرزوهایی به سازمان میپیوندند؛ هماهنگی و همسویی سازمان با این آمال در افراد ایجاد نشاط مینماید. این شادی و خوشنودی خود باعث نوآوری، خلاقیت در کار، افزایش میزان تولید و خدمات و وفاداری افراد به سازمان شده و از این رهیافت سازمان نیز از سلامت و پویایی برخوردار میشود. در پرتو شادی است که انسان میتواند خویش را بسازد و خود را برای آینده کاری و افراد موفق در محیط زندگی و اجتماع آماده کند. شادی و نشاط ماده اولیه تغییر جامعه و تحول و تکامل درونی انسانها است. در محیط بانشاط و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالمتر خواهد بود. در محیط شاد، ذهن پویا، زبان گویا و استعداد شکوفا میشود.
پلستر (2009) در تعريف شادي سازماني معتقد است كه شادي، به مجموعهاي از فعاليتهاي مفرح اطلاق ميشود كه موجبات تفريح و خنده كاركنان را فراهم ميكند. اين فعاليتها ميتوانند هم به شكل رسمي و هم غير رسمي فراهم شوند. البته براي شادي تعاريف عاطفي، شناختي و تركيبي نيز قابل ارائه است. اما در شكل كلي، شادي زماني حادث ميشود كه مرز ميان كار و بازي شكسته شده، فضايي همانند دوران تحصيل بر سازمان حاكم شود.
در واقع شادی سازمانی مفهومی نو ظهور در عرصه مدیریت رفتار سازمانی است. شادی سازمانی اشاره واضح و روشنی دارد که مثبتاندیشی، شاکر بودن، مهربان بودن، بخشش کردن باعث افزایش رضایتمندی و تعهد سازمانی کارکنان میگردد. این مفهوم نوظهور منجر به ایجاد بهرهوری، افزایش کارایی، دقت در تصمیمگیری، افزایش طول عمر و … میگردد. انسان، به عقیده دانشمندان علوم رفتاری به عنوان یکی از پیچیدهترین مخلوقات الهی معرفی و بررسی رفتار وی از دو جنبه فردی و محیطی امکانپذیر میباشد. لیون کچین، موسس باشگاه شادی، شادی را اینگونه تعریف کرده است: شادی احساسی درونی درباره سعادت است که افراد را جهت سود بردن از تفکرات، هوش، خرد، آگاهی، حس مشترك و ارزشهای معنوی توانا میسازد. شادی مجموعهای از صفات مختلف مانند مثبتاندیشی، مهربانی، بخشش، پذیرش خود و دیگران و شاکر بودن است. در دانش روانشناسی تعریفهای پراکندهای از هیجان شادی شده است و در آنها شادی به عنوان ترکیبی از عاطفه مثبت بالا و عاطفه منفی پائین و احساس مثبتی که از حس ارضا و پیروزی ناشی میشود، معنی شده است. کارل و پلچست با تعریف زیر، شادی سازمانی را مطرح میکنند: یک محیط کاری شاد عمداً باعث تشویق، شروع و پشتیبانی از انواع فعالیتهای لذتبخش، شادیبخش میشود که به طور مثبت بر روی نگرش و بهرهوری افراد و گروهها تاثیر میگذارد یا خیلی به اختصار محیط کاری که موجب میشود افراد لبخند بزنند. تعریف جدید دیگری از شادی سازمانی توسط پلستر ارائه شد. از نظر ایشان شادی سازمانی، فعالیتهای خوشایند و مفرحی است که موجب تفریح، خنده و نشاط کارکنان میشود. این فعالیتها میتوانند رسمی و مدیریت شده باشد یا اینکه کارکنان به صورت خودجوش و غیر رسمی در آن مشارکت نمایند. با توجه به تاثیر مسائل روانی بر عملکرد فردی و سازمانی کارکنان بحث شادی در سازمآنها دارای اهمیت خاصی بوده و بر اساس تحقیقاتی که توسط موسسهای در بریتانیا صورت گرفته برای شادی شاخصی تعریف گردیده و بر این اساس افراد شاغل در سازمانها دارای درجات مختلفی از شادی بودهاند. همچنین بر اساس مطالعات صورت گرفته رابطه مستقیمی میان شادی در سازمان و بهرهوری برقرار بوده و با افزایش شادی کارکنان بهرهوری آنها نیز افزایش مییابد، لذا آموزش شادی در سازمان دارای مزایای زیادی بوده و با صرف هزینهای کم میتوان به مزایای پایدار سازمانی فردی دست یافت. تحقیقات نشان میدهد که حالت شادی ذاتی یا خدادادی نیست بلکه مهارتی است که افراد میتوانند آن را بدست آورند. اگر نسبت به لحظه حال آگاه هستید و در کنار آن منتظر آینده هستید قادر خواهید بود از فرصتها سود ببرید. اگر با خودخوری غم گذشته را میخورید چشمانتان به روی امکانات و فرصتهای حال بسته خواهد شد و آینده را نیز از دست خواهید داد. زندگی شاد محصول زندگی کردن در لحظه حال است که اگر از آن خوب استفاده شود تکیهگاه و ضریب اطمینانی برای داشتن آیندهای خوب و فوقالعاده است. اشخاص فقط با آنچه که امروز انجام میدهند میتوانند آینده خود را تحت تاثیر قرار دهند. توجه داشته باشید زمان به صورت مساوی و یکسان میان همه تقسیم میشود و آن را بر خلاف پول و طلا و اجناس دیگر نمیتوان پسانداز کرد.
به لحاظ تاریخی نشاط و کار از مدتها قبل در کنار هم بودهاند. برای مثال در عصر کشاورزی آوازهای حین کار به اجرای وظایف شغلی و کارهای تکراری کمک میکرده است. شادی در محیط کار نوعی احساس است. این احساس از درون افراد ناشی میشود و مانند همه احساسات تعریف این احساس نیز مشکل است. اگر چه تعریف رسمی از شادی در محیط کار وجود ندارد اما افراد، شادی را واقعاً حس میکنند و همه دقیقاً میدانند که چه زمانی در کار شاد هستند. شادی در محیط کار زمانی حاصل میشود که فرد جهت دستیابی به اهداف کاری خود از توانایی و استعدادهای خود استفاده مینماید. به اعتقاد کارشناسان هم اکنون نشانههای صریحی از افسردگی، عواطف منفی و روان رنجوری در بعضی از سازمانها به چشم میخورد که پیامدهایی نظیر پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری، ترك کار و بسیاری از مشکلات روحی- اجتماعی را در بر داشته، به طوری که گویا شادی از محیط کار و جوامع رخت بربسته است و غم جایگزین آن شده است. در سازمانهایی که کارکنان آن دارای شادی سازمانی باشند، شور و شوق به انجام امور در چهره افراد نمایان بوده و کارکنان ضمن بروز رفتار شهروندی سازمانی در انجام صحیح و بهینه امور محوله کوشا هستند و این امر حتی با نظاره بر میزهای کارکنان و انباشته نشدن پروندههای کاری قابل اثبات است. در برخی سازمانها و ادرات دیده میشود در ساعات و دقایق پایانی روز کاری، هیچ یک از علاقهای به انجام امور محوله و وظایف اداری خود ندارد و اغلب اوقات خود را به بطالت سپری مینمایند. بعد از اتمام ساعات کاری نیز گویا در سازمان آژیر آتشنشانی به صدا در آمده و یا ساختمان مورد اصابت بمب هستهای قرار گرفته و هیچ جانداری در محیط مشاهده نمیشود که این خود دلیل عدم شادی سازمانی و علاقهمند نبودن کارکنان به محیط سازمانی خود میباشد. هنگامی که نیروهای شاغل در سازمانها شاد و سالم باشند، بیتردید میزان کارایی آنها نیز افزایش مییابد. سالها پیش پژوهشگران کشورهای صنعتی دریافته بودند که تنظیم میزان روشنایی، دما، رطوبت و سر و صدای اطراف بر افزایش کارآیی افراد اثر مستقیم دارد. اما جدیدترین یافتهها و پژوهشهای مدیریتی حاکی از آن است که علاوه بر عوامل سنتی ذکر شده که اثرات فردی و مقطعی در بهرهوری دارند، ایجاد یک فضای سالم و شاد در پیکره یک سازمان، تاثیر شگرفی در بهرهوری سازمانی داشته و سرمایه اجتماعی را در کل فضای سازمانی تسری میبخشد. انرژی مثبت چنان سریع کل یک سازمان را فرا میگیرد که از آن به طوفان بهرهوری یاد میکنند. اینجاست که وظیفه مدیران به عنوان هدایتگران یک سازمان مهم و ارزشمند جلوه مینماید. در اینجاست که مدیران میبایست بیشتر رهبری کنند و کمتر مدیریت. یک رهبر با دید و نگرش وسیعی که دارد میگوید چه اموری را بهتر است سازمان انجام دهد و مدیر برنامهریزی میکند تا آن امور چگونه به بهترین وجه انجام گیرد. برای رشد عواطف مثبت کووما و همکارانش (2004) تحقیقی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که رابطه با دوستان و ایجاد فضای توأم با محبت، تجارب موفق و محیط کار و فضای فیزیکی مناسب میتواند در رشد عواطف و به خصوص شادی مهم باشد. همچنین تمرین ورزشی و احساس موفقیت، روابط سالم در محیط کار، بهاء دادن به پرسنل و دخالت دادن آنها در امور مربوط به کار و سازمان میتواند در اثربخشی عواطف مثبت اثرگذار باشد. امروزه ثابت شده است که عوامل متعددی بر شادی کارکنان یک سازمان تاثیر دارد.
اهمیت نشاط در محیط کار
پروفسور ادوارد دینر در دانشگاه ایلی نویز، از پیشگامان تحقیقات در زمینه نشاط خاطر نشان میکند که هیچ کس نمیتواند به فردی بگوید تو باید بانشاط باشی و مجموعه شرایطی وجود ندارد که تضمین کند فرد با تجربه آنها لزوماً با نشاط خواهد بود. نشاط یک احساس کاملاً ذهنی از رفاه و خوشی است که از سوی فرد تجربه میشود و مشخصه آن وجود هیجانات مثبت و عدم وجود هیجانات منفی است. افراد میتوانند اظهار داشته باشند که خوشحال هستند یا خیر، اما ناظران خارجی قادر نخواهند بود قضاوت مشابهی داشته باشند چرا که نشاط کاملاً ذهنی است.این مسئله که آیا کارکنان خوشحال بر عملکرد شرکت تاثیرگذار هستند نزدیک به یک قرن است که مورد سوال قرار میگیرد. تحقیقاتی که اخیراً در این زمینه در دانشگاه تام رایت نوادا و دانشگاه راسل آریزونا صورت گرفته است حاکی از آن است که کارکنان بانشاط عملکرد شغلی بهتری را نشان میدهند و به عبارتی کارکنان بانشاط کارکنان بهتری خواهند بود. علاوه بر این آنها اظهار دارند کارکنان بانشاط نسبت به فرصتها در محیط کاری حساسیت بیشتری دارند و برای همکاران خود بیشتر مفید واقع میشوند و خوشبینانهتر عمل میکنند و دارای اعتماد به نفس بیشتری هستند که همه این ویژگیها برای سازمان مثبت و سازنده است. در گذشته بسیاری بر این باور بودند که محیط کار، محیطی جدی و در تضاد با شادی است و این تصور نادرستی است که فرد فکر کند میتواند هم کار کند و هم شاد باشد. اما امروزه، بعد از سالها تلاش، بسیاری از شرکتها به منظور یافتن راهی در جهت بهبود سود و منافع کارکنان و افزایش کیفیت زندگی کاری آنان، به ایجاد نشاط در محل کار توجه کردهاند و افزایش نشاط در سازمان را به عنوان یکی از اولویتهای اساسی شناسایی کردهاند. در مجموع 10 دلیل برای اهمیت داشتن شادی در محل کار برای افزایش بهرهوری میتوان برشمرد که در اینجا به آنها اشاره میشود.
افراد شاد با دیگران بهتر کار میکنند: افراد شاد و سرزنده تاثیر مثبتی بر اطرافیان خود میگذارند و میتوانند پیوندهای نزدیکتری با دیگران در محیط کار برقرار کنند و این یعنی کار گروهی بهتر، بهبود روابط بین کارمندان و مدیران، افزایش رضایتمندی مشتریان و اربابرجوع و سرانجام افزایش فروش محصولات و خدمات.
افراد شاد، خلاقتر هستند: بهترین راه برای خلق ایدههای نو و بهبود و ارتقای بهرهوری، همان شاد بودن در محل کار است. هنگامی که یک محیط شاد و مملو از عشق به کار بر یک شرکت حاکم باشد، ایدههای مبتکرانه و نوآورانه در آنجا موج خواهد زد و زمینه مساعدی برای افزایش انعطافپذیری، مسوولیتپذیری و تفکر خلاق بهوجود میآید و تمام این فرآیندهای مثبت تا مدتها در درون شرکت جاری خواهند بود.
افراد شاد به جای شکایت کردن درباره مشکلات، آنها را حل میکنند: هنگامی که کسی کار شما را دوست نداشته باشد و از انجام دادن آن لذت نبرد، همیشه از کاه کوه میسازد و به جای تلاش برای حل مشکل، از وجود آن اظهار شکایت و نارضایتی میکند و به اصطلاح عامیانه «همیشه غر میزند»، در حالیکه یک کارمند شاد و علاقهمند، همیشه در پی حل مشکل و رفع موانع موجود است.
افراد شاد، انرژی بیشتری دارند: افراد شاد همیشه با انرژی و انگیزه بیشتری کار میکنند و همین مساله بر میزان بهرهوری و بازدهی آنها میافزاید.
افراد شاد، خوشبینتر هستند: افراد شاد و پرنشاط، روحیهای مثبتتر و خوشبینانهتر دارند و آینده را روشنتر میبینند و تجربه ثابت کرده که موفقیت و بهرهوری بیشتر در کار، در گرو داشتن روحیه مثبتاندیشی و خوشبینی، چه برای مدیران و چه برای کارکنان خواهد بود. اگر افراد به موفقیت و کامیابی، اعتقاد راسخ داشته باشند، موفق و کامیاب خواهند شد و برای رسیدن به این اعتقاد، باید شاد و خوشبین بود.
افراد شاد، انگیزه بیشتری برای کار کردن دارند: انگیزه بیشتر و قویتر یعنی بهرهوری و کارآمدی بیشتر و بهترین و مطمئنترین راه برای افزایش انگیزه کارکنان، شاد کردن آنها در محیط کار و علاقهمند ساختن آنها نسبت به کاری که میکنند، است. آری، این شادی است که انگیزه میآورد و همه را به حرکت وامیدارد.
افراد شاد کمتر بیمار میشوند: بیمار شدن، دشمن بهرهوری است و مهمترین عامل در بیمار شدن پی در پی کارکنان، نه عوامل بهداشتی و ارگانیک، بلکه بیعلاقگی و نگرانی نسبت به کار است. یک بررسی در مورد بیش از ۲۱ هزار نفر از پرستاران آمریکایی نشان داده است آن دسته از پرستارانی که شغلشان را دوست ندارند و در محیط کارشان احساس شادی و لذت نمیکنند، بیشتر دچار بیماریهایی چون سرطان و دیابت میشوند.
افراد شاد، سریعتر و بهتر یاد میگیرند: هنگامی که افراد، شاد و آسودهخاطر باشند، گنجایش و توانایی بیشتری برای یادگیری چیزهای جدید در محیط کار پیدا میکنند و همین مساله بر میزان بهرهوری آنها میافزاید.
افراد شاد، نگران اشتباه کردن نیستند و در نتیجه کمتر اشتباه میکنند: هنگامی که افراد، شاد و مثبتاندیش هستند، از احتمال بروز اشتباهات اتفاقی نمیهراسند و در صورت بروز چنین اشتباهاتی، به جای ناراحت شدن میکوشند از آنها درس بگیرند و به جای مسئول دانستن دیگران به خاطر بروز اشتباهات، در پی حل مشکل و برطرف ساختن آن برمیآیند. چنین رویکردی موجب کاهش چشمگیر میزان اشتباهات و افزایش میل به آموختن و پند گرفتن از آنها در میان کارکنان خواهد شد.
افراد شاد، تصمیمات بهتری میگیرند: افرادی که در محیط کارشان، شاد و خوشبین نیستند، به طور دائم دچار بحران و ناتوانی در اتخاذ تصمیمات درست هستند. این دسته از افراد از کوتهبینی و محدودنگری رنج میبرند و قادر به مشاهده همه ابعاد قضیه نیستند و در نتیجه به اتخاذ تصمیمات کوتاهمدت و زودگذر بسنده میکنند اما افراد شاد و بلندنظر، به افقهای دوردست مینگرند و تصمیماتی بهتر، آگاهانهتر و اولویتمندتر میگیرند. اگر شما خود را در اوج قله موفقیت کاری و در بهترین مرتبه ممکن احساس میکنید، بدانید که عامل اصلی تمام موفقیتها و پیشرفتهای شما در این واقعیت ساده نهفته است که شما از آنچه انجام میدهید، لذت میبرید و در محیط کارتان شاد هستید و به عبارت بهتر، عاشق کارتان بودن موجب به حداکثر رسیدن بهرهوری و بازدهی شما شده است.
اما آیا فقط شاد بودن است که موجب افزایش بهرهوری میشود یا اینکه با افزایش بهرهوری، احساس شاد بودن نیز بیشتر میشود؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که تاثیر مثبت و سازنده دو عامل شادی و بهرهوری بر هم، رابطهای دوسویه و علت و معلولی است. با این همه، باید دانست که در این رابطه دوسویه، کفه ترازو به سمت شادی و نشاط سنگینی میکند و برای رسیدن به بهرهوری مضاعفی که ما را در آینده شادتر کند، باید حتما شاد بود و با نشاط کار کرد و پرسش آخر؛ چه کنیم تا در محیط کار شاد باشیم و از آن لذت ببریم؟ برای این کار: ۱)از شغلی که دارید، لذت ببرید و اولویت کاریتان را حول محور آن بخشهایی از کارتان متمرکز کنید که شما را شاد میکند و دوستشان دارید؛ ۲)همیشه در جستجوی شغل جدیدی باشید که بتواند شادترتان کند، پس اگر مطمئن هستید که شغل کنونی شما از انعطافپذیری کافی برای شاد کردنتان برخوردار نیست، آنجا را ترک کنید و کار جدیدی برای خود دست و پا کنید.
رفرنس مطالب:
سرفصل دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
بخش 1: کلیات نشاط
- مفهوم شادي و نشاط
- انواع شادي و نشاط
- شاديهاي واقعي، عميق و تعاليبخش
- شاديهاي گذرا
- تمایز بین مفهوم نشاط و بهزیستی
- تمایز بین مفهوم نشاط و كيفيت زندگي كاري
- رویکردی اقتصادی و روانشناسی به نشاط
- رویکردی فلسفی به نشاط
- نظریههای مرتبط با مفهوم نشاط در محیط کار
- وبسایت هپینس ایندیکیتور
بخش 2: ماهیت و تعاریف نشاط در محیط کار
- علم نشاط
- نشاط دهنی
- ماهیت شادی و نشاط در محیط کار
- نگرشهای مربوط به نشاط در محیط کار
- تعریف نشاط کارکنان در محیط کار
- شادي و نشاط کارکنان در بین نسلهاي مختلف
- کار و نشاط
- نگرشهای موجود در قبال کار قابل تغییر هستند
- نمونههایی کاربردی از نشاط محیط کار
- عملی ساختن نشاط در محیط کار
- اصول تلفیق موفق نشاط در کار
- هشت شاد
- سازمان شاد
- شاخص نشاط ملی ناخالص(GNH)
- شاخص جهانی نشاط نیروی کار یونیورسام
بخش 3: مدلها و مزایای نشاط در محیط کار
- اهمیت نشاط در محیط کار
- برنامه نشاط فوردایس
- نکات اصلی برای تشویق رابطه کاری خوب
- آناتومی یک کارمند بانشاط
- مدلهاي نشاط در محيط كار: مدل كرولف؛ مدل پرايز – جونز یا مدل شادی – عملکرد
- مزایای نشاط برای سازمان
- مزاياي نشاط براي مديريت
- مزاياي نشاط براي افراد
- مثبت بودن محیط کار
- مزایای مثبت بودن کارکنان در سازمان
بخش 4: پیشایندهای نشاط سازمانی؛ مطالعات میدانی
- تحقیقات روانشناختی فرهنگی نشاط
- اهمیت مفاهیم فرهنگی نشاط
- برانگیختگی و نشاط: ارزیابی فرهنگی
- پیشبینیکنندههای نشاط: دستیابی به اهداف شخصی در مقابل جهتگیری روابط
- نشاط و جهانیسازی: اثر فردگرایی
- عوامل موثر بر شادی در کار
- پیشایندهای نشاط در محیط کار
- پیشایندهای عدم نشاط در محیط کار
- فرهنگ نشاط
- 14 اصل بنیادی نشاط
- یک راهنمای کاربردی برای افزایش نشاط سازمانی
- استراتژیهای افزایش شادی
- وابستگی اجتماعی
- محرکهای نشاط در محیط کار
- مطالعات میدانی
بخش 5: پیشایندهای نشاط سازمانی؛ متغیرهای جمعیتشناختی
- متغیرهای جمعیتشناختی سطح فردی
- متغیرهای جمعیتشناختی سطح سازمانی
- تغییر نشاط پس از بلایای طبیعی
بخش 6: پیشایندهای نشاط سازمانی؛ متغیرهای فردی
- متغیرهای فردی درونی
- متغیرهای فردی بیرونی
بخش 7: پیشایندهای نشاط سازمانی؛ متغیرهای شغلی
- متغیرهای روانشناختی
- متغیرهای نگرشی
- متغیرهای رفتاری عملکردی
بخش 8: پیشایندهای نشاط سازمانی؛ متغیرهای سازمانی
- متغیرهای ادراکی
- متغیرهای منابع انسانی
- متغیرهای محیطی
- متغیرهای مدیریتی
- متغیرهای اجتماعی
- متغیرهای ساختاری
بخش 9: پیامدهای نشاط سازمانی
- آیا نشاط کارکنان برای شما مهم است؟
- پیامدهای فردی
- پیامدهای شغلی
- پیامدهای سازمانی
- رفتار شهروندي سازماني
بخش 10: راهکارهای تجویزی ارتقای نشاط سازمانی
- مسئولیت ایجاد و ارتقای نشاط در سازمان
- فعاليتهاي شاديساز در سازمان
- راهکارهای تجویزی
- راهکارهای تجویزی در سطح کارکنان
- راهکارهای تجویزی در سطح مدیران
- راهکارهای تجویزی در سطح سازمان
بخش 11: راهکارهای احصایی ارتقای نشاط سازمانی
- راهکارهای احصایی از منظر کارکنان
- راهکارهای احصایی از منظر مدیران
- راهکارهای احصایی از طریق نظام پیشنهادات
- جمعبندی راهکارهای احصایی
- راهکارهای عملیاتی برای ارتقای نشاط سازمانی با محوریت مزایای غیرنقدی
- راهکارهای عملیاتی برای ارتقای نشاط سازمانی با محوریت حمایت سازمانی
- راهکارهای عملیاتی برای ارتقای نشاط سازمانی با محوریت مطلوبیت محیط کار
- راهکارهای عملیاتی برای ارتقای نشاط سازمانی با محوریت عدالت سازمانی
- ارتقای نشاط سازمانی در سازمانهای دولتی و خصوصی
- ارتقای نشاط سازمانی در دانشگاهها
- ارتقای نشاط سازمانی در مدارس
یادآور میشود سرفصلهای پیشنهادی فوق برای 24 ساعت آموزشی (یعنی 3 روز 8 ساعته) تدوین گردیده است و در صورتی که تعداد ساعات آموزشی کاهش یابد، مطالب مهمتر و به صورت فشرده تدریس میگردد.
منابع محتوایی دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
محتوای ارائه شده در دوره مدیریت نشاط سازمانی بر اساس کتاب زیر که توسط دکتر جواد فقیهیپور تألیف شده، ساختاربندی گردیده است:
نمونه اسلایدهای پاورپوینت دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
نمونه اسلایدهای پاورپوینت ارائه شده توسط دکتر جواد فقیهیپور در دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی:

مدت زمان دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
مدت زمان پیشنهادی برای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی بین 1 روز (8 ساعت) تا 3 روز (24 ساعت) میباشد. هر چند با توجه به محدودیتهای سازمانی چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ منابع مالی، میتوان این دوره آموزشی را در تعداد ساعات کمتر و به صورت فشردهتری نیز برگزار نمود.
نمونه گواهینامه پایان دوره آموزشی مدیریت نشاط سازمانی
در پایان دوره آموزشی در صورت تمایل گواهینامه پایان دوره به فراگیران اهدا میگردد که نمونهای از آن را در تصویر زیر مشاهده مینمایید.

دورههای آموزشی برگزار شده با محوریت مدیریت نشاط سازمانی
نیازسنجی آموزشی دوره
در راستای اثربخشی بیشتر این دوره آموزشی و جهت هماهنگی بیشتر در خصوص کمیت و کیفیت محتوای دوره آموزشی با توجه به تعداد و سطح فراگیران و همچنین اهداف آموزشی شرکت یا سازمان خود، میتوانید قبل از برگزاری دوره طی یک جلسه تلفنی یا آنلاین با مدرس دوره (دکتر جواد فقیهیپور) تماس داشته باشید تا نیازسنجی دقیقی صورت گرفته و بدین ترتیب اثربخشی آموزشی در سطح بسیار بالاتری تحقق یابد.